طلای سوریان مهمتر است یا اسکار فرهادی؟!
یقین دارم عده ای که می شناسیمشان طلای سوریان را نخواهند دید. طلای سوریان رنگش به چشم آنها نخواهد آمد چون اعتبارش مستقیم به حساب غرور ملی واریز می شود.
به نقل از محدوده - یقین دارم عده ای که می شناسیمشان طلای سوریان را نخواهند دید. طلای سوریان رنگش به چشم آنها نخواهد آمد چون اعتبارش مستقیم به حساب غرور ملی واریز می شود. طلای سوریان برای مردم مفهوم دارد. مردم حمید را می شناسند و او را دوست دارند. عکس های حمید را به دیوارهای خانه و مغازه شان می آویزند و برایش آیت الکرسی می خوانند.
اما فرهادی فقط قهرمان قصه های روشنفکری روزنامه هایی بود که سر از آخور آنور آب برنداشته اند هنوز. حتی وقتی مکرر عکسهای تمام قامتش را در قطع بزرگ روی کیوسکها فرستادند هیچکس برایش آیت الکرسی نخواند. فرهادی فیلمساز است و سینما برای ما یک مدیوم دست دوم وارداتی است که هیچ وقت از آن آبی برایمان گرم نشده است. بماند که با آن همیشه تحقیرمان کرده اند.
"روزنامه های آخوری" با عصبانیت آمار داده اند که ایرانیان بطور متوسط هر شش سال یکبار سینما می روند و آمار دادند که فرهادی سال گذشته در رده ی هفتم محبوبترین فیلمسازان ایران قرار گرفت. آنها البته از اول شدن حاتمی کیا هم عصبانی بودند. ولی عصبانی تر اند از اینکه عکس آقا تختی هنوز روی دیوار هاست و حالا عکس سوریان هم به گوشه ی آن چسبانده شده است.
حمید و کشتی از ماست و برای ما خواهد ماند. حتی اگر "آخوری ها" او را دوست نداشته باشند.
پ ن 1: خیلی سعی کردم از فرهادی عکسی با پرچم ایران پیدا کنم. نکردم!
پ ن2: پیشتر گفته بودم از دو دسته خیلی بدم می آید: وطن فروش ها و وطن فروش ها!
پ ن 3: امیدوارم متوجه باشید که حمله من به فرهادی نیست به روشنفکرهای آخوری است که حرف مردم ایران را سالهاست نمی فهمند. وگرنه فرهادی همین است که در فیلمهایش می بینید.
وحید یامین پور
اعدام کودک شیعه به دست تروریستهای سوریه
خبرگزاری فارس: تروریستهای سوریه پس از کشتار اعضای یک خانواده شیعه عراقی، تنها بازمانده آن را که یک کودک خردسال بود، دار زدند.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری "عراق القانون"، فعالان حقوق بشر عراق اعلام کردند که گروههای مسلح در سوریه اقدام به اعدام یک کودک شیعه عراقی کردند.
بر اساس این گزارش، خانواده این کودک در منطقه "سیدة زینب" در ریف دمشق ساکن بودند که تروریستهای مسلح به منزل این خانواده حمله و پس از کشتار تمام اعضای آن، این کودک را اعدام کردند.
از سوی دیگر شیخ "محمد العریفی" شیخ وهابی سعودی از گروههای مسلح ضد نظام "بشار اسد" خواست که مانع انتشار تصاویر حملات خود علیه نیروهای ارتش و شهروندان سوریه و مخالفان خود شوند.
وی در صفحه خود در شبکه اجتماعی "توییتر" از تروریستهای سوریه خواست که به حملات تروریستی و کشتار و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سوریه ادامه دهند اما مانع انتشار تصاویر جنایات خود شوند.
هیچ چیز نمیتوانست او را از ذکر خدا باز دارد
خبرگزاری فارس: من از اینکه عباس در خانه بود و بچهها اینطور شلوغ میکردند، ناراحت شدم. پس از پایان نماز، از او گله کردم و گفتم: شما در خانه حضور دارید و بچهها اینطور خانه را به هم میریزند؟!

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، خسته از مدرسه برگشتم. در خانه را که باز کردم، صدایی که از داخل به گوش میرسید مرا شگفتزده کرد.
سراسیمه به داخل رفتم. دیدم دو پسرم، حسین و محمد با یکدیگر دعوایشان شده و در حال داد و فریاد هستند. در این حال تلویزیون هم با صدای بلند روشن بود. دخترم سلما که بزرگتر از آنهاست، سعی میکرد تا برادرانش را ساکت کند؛ ولی موفق نمیشد.
وارد خانه که شدم آنها را ساکت و تلویزیون را هم خاموش کردم. تقریباً آرامشی در خانه پدیدار شد. در این لحظه متوجه شدم عباس در خانه است و در گوشهای از اتاق مشغول نماز خواندن. من از اینکه عباس در خانه بود و بچهها اینطور شلوغ میکردند، ناراحت شدم. پس از پایان نماز از او گله کردم و گفتم: شما در خانه حضور دارید و بچهها اینطور خانه را به هم میریزند؟!
او با مظلومیت تمام از من عذرخواهی کرد؛ ولی من با شناختی که از عباس داشتم دریافتم که شکایتم بیمورد بوده است؛ چون عباس در آن موقع آنچنان غرق در نماز بوده که از همه اتفاقاتی که در اطرافش میگذشت، بیاطلاع بوده است.
راوی: صدیقه حکمت همسر شهید بابایی
پخش درس اخلاق از شبکه ماهواره ای شهرام همایون!
به نقل از جام نیوز، "شهرام همایون" مدیر و مجری تلویزیون ماهواره ای "کانال یک" (channelone) در برنامه ثابت خود ریشه بسیاری از مشکلات امروز جامعه را نبود اخلاق دانست.
"همایون" در این باره گفت: «همه می دانیم که مسجد یک مکان محترم و مقدس است. تابلویی که از کودکی می دیدم در حیاط مساجد نصب می کردند این بود که از انداختن آب دهان و بینی در حیاط مسجد خودداری کنید. "هرودوت" تاریخ نگار یونانی در توصیف ایرانیان می نویسد، ایرانی ها از انداختن آب دهان روی زمین پرهیز می کنند و آن را بسیار بد می دانند. چگونه یک تغییر و تحول در ما به وجود آمده است که یک صفتی را که ما بد می شمردیم، امروز برای ما عادی شده است. علت این مسئله خیلی روشن است، ما در جامعه مان درس اخلاق نگرفته ایم. ما مدرسه رفته ایم، در مدرسه چه چیزهایی به ما یاد داده اند؟ غیر از الفبای فارسی و چهار عمل اصلی ریاضی سایر چیزهایی که خواندید دو قِران هم نمی ارزد! کجا در مدرسه به ما درس اخلاق داده اند؛ این از مدرسه.
در خانه نیز نه تنها درس اخلاق نگرفتیم بلکه درس ضداخلاق آموختیم. مثلا پدر ما به ما می گفت دروغ نگویید و بعد جلوی چشم ما دروغ می گفت. خود ما جلوی دوربین از آزادی صحبت می کنیم بعد در خانه همسرمان را کتک می زنیم. وقتی که حقوق همسرمان را رعایت نمی کنیم، چطور جلوی دوربین تلویزیون صحبت از آزادی زن می کنیم؟ ما به عنوان انسان آیا در حریم خانه، اداره، کار و رقابت، عدالت را رعایت می کنیم که از دولت و حکومت می خواهیم عدالت را رعایت کند.»
او در خاتمه گفت: «اما راه حل تمام این مشکلات درس اخلاق است. ما جامعه ای هستیم که آموزش ندیده ایم و آنچه که امروزه به آن احتیاج داریم درس اخلاق و تربیت است؛ البته این حرف هایی که می زنم ابتدا باید در مورد خودم اجرا شود. خانم ها و آقایان دولت و نظام را کنار بگذارید، تا خودمان درست نشویم ایران درست نمی شود ما اول باید خودمان را اصلاح کنیم.»
همایون پس از این نطق اخلاقی چند جلد کتاب معلوم الحال روی میز گذاشت و گفت: « مردم! به شرفم سوگند که خواندن این کتاب ها برای شما از نان شب واجب تر است. برای خرید این کتاب ها با ما تماس بگیرید[!]
بی بی سی:هدف تحریم ها براندازی است/تحریم ها بی اثربوده اند

[سلطانپور]: انتظار میرود
طرح افزایش تحریمهای ایران که دیروز در مجلسخبرگان آمریکا به تصویب رسید به زودی
به تصویب مجلس سنا هم برسد و روی میز باراک اوباما برود برای امضای نهایی
تحریمهایی که بعضی نمایندگان شدیدترین تا حالا خواندهاند.
[سینا علینژاد]:
هشدارای شدید و غلیظ علیه برنامه اتمی ایران در کنگره آمریکا، پیش از تصویب قانون
دیگری در این کشور ایلیانا رزلهتینن از طراحان اصلی این قانون تا آنجا پیش رفت که
گفت اگر برنامه اتمی ایران مهار نشود امنیت و آینده مردم آمریکا به خطر خواهد
افتاد.
[ایلیانا رزلهتینن]: هدف این توافقنامه فراحزبی که توسط دو شاخه کنگره
اتخاذ شده، محکم کردن حلقه دور گردن حکومت ایران است.
[سینا علینژاد]:
تحریمهای تازه در کنگره مخالفانی هر چند اندک، ولی صریحالهجه داشت.
[دنیس
کوسینیچ]: این تحریمها مستقیماً جامعه مدنی ایران را تضعیف میکند و به رژیم ایران
فرصت میدهد نارضایتی داخلی را بیشتر سرکوب کند.
[علینژاد]: بر اساس این طرح
شرکتها و افرادی که با صنایع نفت و گاز پتروشیمی و همچنین بانک مرکزی ایران همکاری
میکنند هدف گرفته خواهند شد، با این حال بعضی نمایندگان میگویند این تحریمها
هنوز برای منصرف کردن ایران کافی نیست.
[براد شرمن]: امیدی ندارم که این میزان
تحریمها کافی باشد. ما در یک دهه اخیر تحریمهای ضعیف و جسته و گریختهای داشتیم
به تحریمهایی نیاز داریم که دولت ایران را وادار کند بین برنامه اتمی و بقای خود
یکی را انتخاب کند.
[علینژاد]: آقای شرمن در واکنش به اظهارات یک مقام سپاه
پاسداران ایران که اخیراً گفته بود هدف تحریمها به خیابان کشیدن مردم علیه حکومت
است چنین گفت.
[براد شرمن]: ما مسلماً مایل به سقوط رژیم ایران هستیم. این ممکن
است به شکل سقوط شاه باشد که نیازمند حضور میلیونی مردم در خیابانهای تهران است.
بله این یکی از سناریوهایی است که تحریمها قصد به وجود آوردنش را دارند.
[علینژاد]: تحریمهای تازه در کنگره یک روز پس از تدابیر تازهای که
رئیسجمهوری آمریکا در نطر گرفت تصویب شد. کنگره و کاخ سفید معمولاً در مورد نحوه
برخورد با ایران با همدیگر رقابت دارند، اما گفته میشود که این بار همکاریهای
نزدیکی داشتند. مقامات کاخ سفید گفتهاند که دستور این هفته آقای اوباما برای تحریم
ایران در واقع مکمل قانون کنگره است و برای رقابت با آن صادر نشده است. ناظران
میگویند این که دولت و کنگرهآمریکا دایم تحریمهای تازهای را علیه ایران وضع
میکنند نشاندهنده توانایی ایران در دور زدن تحریمها است. به علاوه (نایاک) شورای
ملی ایرانیان در آمریکا این تحریمها را زیانبار میداند.
[جمال عبدی]: این
تحریمها مانعی است بر سر راه پیشرفت اقدامات دیپلماتیک و ایران را به انجام دادن
آنچه جامعه جهانی در مورد برنامه اتمیاش انتظار دارد تشویق نمیکند.
مرگ بر اسرائیل باعث میشود تلویزیونت را از دست بدهی!
به
نقل از باشگاه خبرنگاران، رضا صفا که در کارنامه اش انبوهی از توهین ها علیه مردم
ایران و اسلام را انبار کرده است ، اینبار نیز مانند دفعات قبل ضمن گدایی از
بینندگان شبکه مسیحی اش باردیگر به ستایش رژیم اشغالگر قدس و آمریکا البته با
ادبیاتی به مراتب مضحک تر از دفعات قبل پرداخت.
وی در این سخنرانی تلویزیونی پشت پرده مخاطبان 270 نفری اش را بر ملا کرد و بر دروغ های مکرر شبکه های تبلیغاتی مسیحیت صهیونیستی مبنی بر اینکه این گروهها چندین میلیون نفر عضو و هوادار دارند خط بطلان کشید و آمارهای دروغین خودش را تکذیب کرد.
متن کامل اظهارات وی در جانبداری از رژیم اسرائیل و آمریکا و همچنین سخنان متناقض او در برانگیختن احساسات بینندگان تلویزیون نجات به این شرح می باشد:
اگر ایران را نگاه
کنید، الان میگویند، شاید در حدود 6 میلیون نفر به عیسی خداوند ایمان آوردند. اگر
6 میلیون نفر ایمان آوردند، بگویم که حالا این رقم زیاد است، اگر یک میلیون نفر
ایمان آوردند اگر این یک میلیون نفری که تلویزیون نجات را نگاه میکنند، روزی 10
میلیون تومان بگذارند برای کمک به تلویزیون نجات مثلاً روزی یک دلار بگذارند، اگر
یک میلیون نفر این کار را بکنند میشود یک میلیون دلار روزانه، ولی ما الان
میبینیم که من یکسال و خردهای است که دارم راجع به بخشش صحبت میکنم، راجع به
همیاری کمک، ولی الان میبینیم که فقط 270 نفر دارند به ما کمک میکنند. این در
مورد کمبود دانش ما است، چون همانطوری که گفتم، جایی که بخشش کم است انجیل کم است،
جایی که انجیل کم است برکت کم است، درو کم است، محصول کم است. جایی که انجیل نیست
تاریکی است، بدبختی است و مرگ و غیره است.
کشورهای عربی، پولدارترین کشورهای
روی زمین هستند. 21 کشور عرب وجود دارد، اگر نگاه کنید، چون انجیل در آنجا کم است
مردمش فقیر و در گناه زندگی میکنند، بدبخت و بیدانش. همه دانشی که تمام عربها
دارند میگیرند همه را بایستی بروند از آمریکا و اروپا بگیرند، این همه که شما در
ایران میگویید، مرگ بر آمریکا، اگر واقعاًاینگونه شود و آمریکا مرگ بگیرد، اولین
چیزی که شما از دست میدهید، تمام تلویزیونتان است، تمام رادیویتان است و تمام
این تلفنتان است.
این تلفنتان و تمام این اجزای گوشیتان در اسراییل ساخته
میشود. اکثر کامپیوترهایی که شما دارید استفاده میکنید، وسایل درونیاش در
اسراییل درست میشود. سازمان اینتل که یک سازمان آمریکایی است بیشتر آن در اسراییل
انجام میشود، این است که به محض این که مرگ بر اسراییل شود، مرگ بر آمریکا شود،
شما کامپیوترت را از دست میدهی، تلویزیونت را از دست میدهی، ماهوارهات را از دست
میدهی، برقات را از دست میدهی، کارات را از دست میدهی، یعنی هر چه شما داری به
جز فرش، همه از اسراییل و آمریکا است.
یک سایت ضد انقلاب مدعی شد:صرف افطاری سران فتنه با خانواده هایشان

به نقل از صراط - شنیده
شده است که در روز های ماه مبارک رمضان دیدار های سران فتنه با خانواده هایشان شدت
گرفته و مواضع جدید از آنان برای هدایت برخی تحرکات جنبش موسوم به سبز در این
دیدارها عنوان شده است .
سایت ضد انقلاب "ملی مذهبی" در خبری که صبح امروز
منتشر کرد به نقل از خانواده های موسوی و کروبی از چندین ملاقات حضوری و تلفنی سران
فتنه در ماه مبارک رمضان با خانواده هایشان خبر داد و اعلام کرد آن دو هنوز بر سر
مواضع خصمانه خود علیه نظام و انقلاب ایستاده اند .
شنیده ها حاکی از آن است
که مهدی کروبی در این دیدار ها با عنوان این نکته که مواضع اخیرم بهترین مواضع طول
عمرم بوده است گفته : اجر مبارزه 88 از مقاومت قبل از انقلابم بیشتر است و احساس
رضایت زیادی میکنم.
در دیدار های مذکور که به ادعای سایت ملی مذهبی بخش هایی
از آن توسط فرزندان سران فتنه به بیرون درز کرده است تبادل نظر هایی در رابطه با
آینده جریان فتنه هم مطرح شده است .
لارم به ذکر است چندی پیش برخی از
سیاسیون کشور خواستار آزادی سران فتنه از حصر خانگی به دلیل متنبه شدن آنان از
اعمال خود بودند اما به نظر می رسد با انتشار چنین خبر هایی ، آن هم از نزدیکترین
افراد خانواده این افراد هیچ نشانه ای از پشیمانی از اقدامات براندازانه 88 تاکنون
در آنها دیده نمی شود .
مردم ایران حق رفتن به کافی شاپ و خوردن مرغ را ندارند
به طوریکه اخیرا ماهنامه آتلانتیک در گزارشی با عنوان « تازه ترین کارهایی که نمی توانید در ایران انجام دهید» به قلم « مکس فیشر» مدعی شده در ایران مردم حق رفتن به کافی شاپ و تماشای مرغ در تلویزیون را ندارند!
در بخشی از این گزارش می خوانیم «مقامات ایرانی دو راه برای سرکوب تعطیلات آخر هفته پیدا کرده اند: ایرانی ها نمی توانند بعد از این در کافی شاپ ها حضور یابند و یا خوردن مرغ در تلویزیون را ببینید.»
نویسنده که تحلیل خود را بر اساس دریافت غلط خود از وضعیت داخلی ایران استوار کرده در ادامه می افزاید « محدودیت های جدید، نامعقول و مضحک به نظر می رسد و واقعا هم همین طور است ولی با توجه به منطق داخلی اعمال فشار و ظلم بر ایرانیان، این محدودیت ها تا حدودی معنادار می شود و نشانه هایی است از این که جامعه ایرانی چه رنج شدیدی در مواجهه و رویارویی کشورش با غرب متحمل می شود!»
اگر این مثال را به عنوان مشتی از خروارها عنوان تلبیغاتی غرب بر علیه ایران بدانیم کاملا مشخص می شود که معنی نقض حقوق بشر در ایران ، حرکت ایران به سمت تولید سلاح های هسته ای و دهها مورد دیگر تا چه اندازه صحت دارد!
ما چیزی به عنوان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نداریم!

اخیرا وبسایت موسوم به ایرانیان در یادداشتی با عنوان «گور خالی» به نقد مواضع ملی گرایان مشروطه طلب حامی دکتر مصدق پرداخته و مدعی شده اساسا شاه مخلوع اقدام به «کودتا» نکرده است.
در بخشی از این یادداشت می خوانیم « دکتر مصدق نخست وزیر وقت به دلیل مخالفتهای مجلس با وی (به هر دلیل) عوض اینکه طبق روشهای دموکراتیک از مجلس تقاضای رای اعتماد کند و در صورت رای نیاوردن استعفاء دهد، با انجام رفراندومی در ۱۶ مرداد ۳۲ مجلس را به بهانه اینکه نمایندگانش نوکر آمریکا و انگلیس و کمپانی های نفتی هستند، منحل میکند تا از شر مخالفتهایش برای همیشه راحت باشد. این کار عملاً ابتکار عمل را در اختیار شاه قرار میدهد. چون طبق اصل ۴۶ متمم قانون اساسی دوران مشروطیت شاه مخیر بود در دوران فترت (نبود مجلس) نخست وزیر را با فرمانی عزل و هر کسی را که مایل بود به صدر اعظمی بر گزیند... بنابراین با وجود تعطیلی مجلس، شاه قانوناً حق داشت با دستخطی دکتر مصدق را عزل و هر کسی را که صلاح میداند (در این مورد سرلشگر فضل ا.. زاهدی) را به نخست وزیری بگمارد! ... بنابراین اطلاق واژه کودتا به حادثه روز ۲۵ مرداد اصلاً درست نیست. خود مصدق ۹ روز قبل از آن با انحلال مجلس عملاً و قانوناً ابتکار عمل را به شاه داده بود.»
این ادعا در شرائطی مطرح می شود که طی ماههای گذشته ورشکستگان سیاسی خارج نشین تلاش گسترده ای برای کنار هم جمع کردن گروهک های اپوزیسیون از جمله ملی گراها و سلطنت طلب ها مبذول کرده بودند که نمونه های آشکار آن را می توان در نشست های واشنگتن ، استکهلم و بروکسل مشاهده کرد. اما گویا دامنه اختلافات درونی این گروهک ها چیزی بیش از یک تفاوت در برداشت است.
رئيس گروه تروريستي "موساد" بايد در دادگاه لاهه محاكمه شود
به نقل
از باشگاه خبرنگاران: مسعود شفيعي، با اشاره به اعترافات صريح عوامل ترور دانشمندان
هستهاي كشورمان در مستند "كلوپ ترور" اظهار داشت: اين مستند گوياي حقايقي است كه
در مجامع بينالمللي از تلاش رژيم صهيونيستي در راستاي به شهادت رساندن دانشمندان
هستهاي كشورمان پرده برميدارد.
اين وكيل پايه يك دادگستري ادامه داد: با
پيگيري وزارت اطلاعات عوامل ترور دانشمندان هستهاي ايران شناسايي و سرشاخه اصلي
اين ترورها يعني موساد و اسرائيل هم بارها به طراحي نقشههاي ترور در اين زمينه
تاكيد داشتهاند.
وي تاكيد كرد: با افشاگريهاي مستند "كلوپ ترور" ايران
بايد حقوق تضييع شده خود را مبني بر ترور دانشمندان هستهاي كشورمان در مجامع بين
المللي با جديت پيگري كند.
شفيعي با اشاره به تاكيد رژيم صهيونيستي براي به
شهادت رساندن دانشمندان هستهاي كشورمان افزود: موساد براي ترور دانشمندان هستهاي
ايران و اخلال در ادامه فعاليت صلح آميز هستهاي كشورمان نقشههاي بسياري طراحي
كرده و بارها هم در مجامع بينالمللي بر اين گستاخيها صحه گذاشته است.
وي
تصريح كرد: ايران بايد عليه اسرائيل اعلام جرم كرده و مطالبات خود را از موضع حقوقي
در مجامع بين المللي مطرح و پيگيري كند.
شفيعي با بيان اين كه عضويت ايران
در سازمان ملل نشان دهنده حقوق ايران در مجامع بينالمللي است افزود: هر چند كه
ايران به دليل دخالتهاي آمريكا عضويتي در كنوانسيون حقوق كيفري بين المللي ندارد
اما با ارسال اظهار نامه حقوقي و شكايت عليه اسرائيل به سازمان ملل ميتواند مساله
ترور دانشمندان هسته اي را پيگيري كند.
وي افزود: ترور در تمام جهان جنايتي
غير قابل بخشش و مذموم است و اسرائيل بايد در مجامع بين المللي پاسخگوي مديريت
ترورها در ايران باشد.
اين وكيل پايه يك دادگستري خاطرنشان كرد: مديريت
ترورهاي رژيم صهيونيسيتي به عهده گروه تروريستي موساد است و رئيس موساد بايد در
داگاه لاهه محاكمه شود.
تسلطي مجدد بر فعاليت سرويسهاي جاسوسي موساد،سيا و MI6
وي تصريح كرد: اين عمليات به حدي پيچيده و گسترده بود كه تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در شناسايي و دستگيري عاملان ترور شهداي هستهاي كشورمان نشان از توانمندي و قدرت بالاي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران دارد.
سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در ادامه به اعترافات افراد دستگير شده اشاره كرد و گفت: براساس اعترافات افراد دستگير شده برنامه ريزيهاي گستردهاي در دستور كار سرويسهاي جاسوسي موساد، سيا و MI6 قرار داشت تا توطئه و جنايت دولتهاي مدعي حقوق بشر را پياده كنند ولي با هوشياري نيروهاي امنيتي كشورمان نقشه آنها نقش بر آب شد.
وي تصريح كرد: نحوه ارتباط دهي و برنامه ريزي پوششي كه افراد بدون ارتباط با يكديگر در حال فعاليت هستند نشان دهنده پيچيدگي و سلولي بودن عمليات آنها بود.
مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي هم چنين به پخش مستند كلوپ ترور كه نحوه دستگيري و اعترافات متهمين را به تصوير كشيده است اشاره كرد و گفت: فعاليت سربازان گمنام امام زمان (عج) كه در اين مستند بخشي از آن پخش شد تحسين اعضاي اين كميسيون را در پي داشت.
نقوي حسيني خاطر نشان كرد: عمليات دستگيري عوامل ترور شهداي هسته اي كشورمان نشان دهنده اقتدار جمهوري اسلامي ايران بوده و قطعا اولين و آخرين افتخار آفريني دستگاه امنيتي كشورمان نخواهد بود.
گفتنی است این راهبردهای جریان اصلاحات در حالی بیان می گردد که بسیاری از
کارشناسان سیاسی محورهای پیشین را در برخی جهات چراغ سبز، در برخی موارد هشدار و در
برخی محورها نیز یک سناریو ارزیابی می کنند..راهبرد 6 گانه
اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات
این جریان در ابتدای امر مواردی مختلفی را لابلای مطالب
مختلف رسانه های خود ابلاغ و القاء کرده و تلاش می کنند که تا از خلال سایر وجوه
راهبرد خود را دنبال نمایند.محورهای ابتدایی که در این زمینه در رسانه ها شارژ می
گیرند عبارتند از:
همزمان با ایام ماه نزول قرآن کریم،
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در مجموعهی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ کرامت»
به مرور کوتاهی بر فعالیتهای انقلابی و قرآنی حضرت آیتالله خامنهای در مشهد مقدس
میپردازد. به گزارش دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیت الله خامنهای همزمان با
ایام رمضان المبارک ماه نزول قرآن کریم،در مجموعهی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ
کرامت» به مرور کوتاهی بر فعالیتهای انقلابی و قرآنی حضرت آیتالله خامنهای در
مشهد مقدس میپردازد. اولین برنامه از این مجموعه «چشمانِ پدر» نام دارد و دورهی
زمانی حضور آیتالله خامنهای در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد به عنوان امام
جماعت را مرور میکند. سخنان شنیده نشدهای از آیتالله خامنهای در دوران پیش از
انقلاب و خاطرات ایشان از مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد، خاطرات
حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی، خاطرات استاد سیدمرتضی سادات فاطمی و همچنین بیاناتی
از بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمهالله، بخشهای مستند صوتی «چشمان ِ
پدر» را تشکیل میدهند. همچنین متن این مستند 11 دقیقهای در دسترس علاقمندان قرار
گرفته است. *قم، سال 1343 حضرت امام خمینی رحمهالله: من از آن آدمها نیستم که اگر یک
حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه میافتم دنبالش. اگر من
خدای نخواسته، یکوقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا میکند که یک حرفی بزنم، میزنم و
دنبالش راه میافتم و از هیچ چیز نمیترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا
نترسیدهام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که میبردندم، آنها میترسیدند؛ من
آنها را تسلیت میدادم که نترسید... ما علما داریم در بلاد؛ ما فضلا داریم در
حوزهها؛ ما مدرسین بزرگ داریم در حوزهها؛ ما طلاب و فضلای علوم دینیه
داریم... *مشهد مقدس، سال 1343 چشمان آقاسیدجواد که از علمای نامی مشهد بود، نابینا شد. به همین دلیل پسرش، حوزه قم و درس مراجع به نامی مثل امام
خمینی را رها کرد و دوباره به مشهد برگشت و مراقبت از پدر را به عهده گرفت؛ برایش
کتاب میخواند و پا به پایش تا حرم میرفت. سیدعلی، که حال و هوای مبارزه در قم را به مشهد آورده بود و
در حوزه مشهد درس میخواند و درس میداد، حالا در 26 سالگی امام جماعت مسجد امام
حسن علیهالسلام شده بود. *آیتالله خامنهای در مصاحبه با شبکهٔ دوم تلویزیون
11/11/63 من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن نماز
مىخواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان
بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتادهاى خیلى هم دور افتاده
نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آنجا نماز را شروع کردم و مسجدى که
براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود
که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف
5، 6 نفره، دو سه صف 5، 6 نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد
بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمىدانم حالا زنده است یا فوت شده. زنده است؟
حاجى از رفقاى همان مسجد است مىداند، بله یک ملا بود، یک قهوهچى بود آن نزدیک،
یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را
او ساخته بود، همسایهى مسجد بود، یک عدهاى بودند در حدود مثلاً شاید 20 نفر 18
نفر بعد من که رفتم آنجا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که
گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع
شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر
گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که
شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد
بگیرید من حق خودم را عمل مىکنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى
خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا
کم شد و همان حاجى همسایهى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و
مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازهى این مسجد در مشهد به خصوص در میان
جوانها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزینترین و بهترین و بزرگترین مسجد
محله در مشهد محسوب مىشد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبهى
دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش
نماز بودم ببرند آنجا... *بخشی از درس آیتالله خامنهای،این سخنان مربوط به سالهای
پیش از انقلاب اسلامی است: ...خلاصه میشود تاثیر روانی توحید در چند جمله: انسان موحد از
جملهٔ تاثیراتی که روح او از ناحیه و قِبَل توحید میبرد یکی این است: دارای وسعتِ
افق دید میشود. آدم موحد نمیگوید من در این میدان شکست خوردم یا جبهه ما در این
زمینه نشست و کار به زیان ما تمام شد. او نزدیکبین اینقدر نیست. او میداند که فکر
توحیدی به درازای عمر بشر دارای قلمرو هست. به بیانی دیگر و از دیدگاهی دیگر، آدم
موحد افق دیدش در مسائل مادی و نیازهای پست و حقیر خلاصه نمیشود، متوقف نمیگردد.
از جمله تاثیرات توحید بر روان یک موحد این است که ریشهٔ ترس را در او میخشکاند و
این خیلی مهم است. در قرآن در چندین مورد که در این تلاوتهای امروز یکی دو موردش به
سمع آقایان خواهد رسید و مورد تدبر قرار خواهد گرفت، به مؤمنین خطاب میشود که
فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ (سوره آل عمران؛ آیه 175) ریشهٔ ترس را در دل خود از
دیگران بخشکانید؛ از من بترسید. و کسی که از خدا ترسید، از هیچ کس دیگر
نمیترسد. *خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین محسن قرائتی: و اما ماجرای مسجد
امام حسن علیهالسلام من تقریبا 22-23 ساله بود. دنبال این بودم که چه آخوندی شوم.
بالاخره گفتم بشوم آخوند اطفال؛ مثل پزشک اطفال. آمدم در کوچه و بچههای کاشان را
دعوت کردم و گفتم جمع شوید برای شما قصه بگویم. کم کم این جلسه شلوغ شد و هم باعث
شد ما راه بیفتیم. آن ایام ما رفتیم مشهد زیارت امام رضا علیهالسلام. به امام رضا
علیهالسلام گفتیم آقا ما شدیم آخوند اطفال منتها آمدیم زیارت در مشهد کسی را
نمیشناسیم، چون جمعه جلسه دارم کاشان باید سریع بروم کاشان، ولی دوست دارم در مشهد
هم زیارت کنم هم جلسه برای نسل نو داشته باشم، اگر لطف کنی یک جلسهای برای ما درست
کنی در مشهد خوب است، اگر نه که فقط ما یک زیارت کنیم برویم همان کاشان. از در حرم خارج نشده بودم یک روحانی به نام دکتر سید جمال
موسوی اصفهانی مرا شناخت و گفت اینجا سمینار دبیر تعلیمات دینی است تو هم با من
بیا. گفتم من دبیر نیستم و رفتیم. آمدیم فلکه آب مشهد و منتظر تاکسی بودیم، یک
ماشین ترمز کرد. راننده سید را شناخت. آخوندی پشت فرمان ماشین بود که فهمیدیم آن
آخوند شهید باهنر است. شهید باهنر آن آقای موسوی را میشناخت. در ماشین گفتم من
قرائتی هستم، آقای باهنر گفت بله میگویند یک کسی به نام قرائتی پیدا شده در کاشان
که بچهها را جمع میکند پای تخته سیاه و کلاس دارد. گفتم منم. رفتیم در جلسه دیدیم
دکتر بهشتی، آقای مطهری، آیتالله خامنهای، آقای رفسنجانی به همراه جمعیت
چندصدنفرهای از دبیران دینی که از استانهای مختلف آمدهاند، در جلسه حضور دارند.
من جلسه را که دیدم به دکتر بهشتی گفتم 5 دقیقه میتوانی به ما وقت بدهی؟ 5 دقیقه
به ما وقت دادند. پریدیم بالای سن و یک برنامهای پیاده کردیم که آنجا خوششان
آمد. آیتالله خامنهای آمد پهلوی من و گفت «بیا بریم منزل ما. ما
مسجدی داریم به نام مسجد امام حسن علیهالسلام؛ از طرف دولت شاه به من گفتند حق
سخنرانی نداری. نماز را من میخوانم بعد از نماز برو پای تخته سیاه و در مسجد
کلاسداری کن». از همان در سالن آیتالله خامنهای ما را برد خانهشان. شب با
ایشان رفتیم مسجد دیدیم به! مسجد امام حسن! چه جوانهایی! جوانهای باسواد انقلابی!
چند شبی آنجا صحبت کردیم و خانهی آقا هم میخوردیم و میخوابیدیم. ما صبح جلسه
بچهها خواستیم از امام رضا علیهالسلام این آقای دکتر سیدجمال موسوی من را از حرم
برد فلکه آب، شهید باهنر ما را از فلکه آب برد سمینار، آیتالله خامنهای ما را از
سمینار برد خانهاش و شب رفتیم مسجدِ جمعیتی از جوانان. *استاد سیدمرتضی سادات فاطمی: یک جلسه قرآن جلسه خوبی هم در منزل پدربزرگ من بود، یادم است
که در آنجا ما یک دستگاه گرامافون داشتیم و یک صفحه گرام هم از عبدالباسط بود. قبل
از اینکه شرکت کنندهها بیایند و جلسه شروع شود، این گرامافون را بلند میکردم و
میبردم پشت پنجره. خودم هم مینشستم و گوش میدادم؛ سراپا گوش بودم و خیلی با
عبدالباسط مانوس بودم. خود این کار باعث شد که من از ابتدای کار قرائت با لحن
عبدالباسط آشنا شوم و کار کنم و وقتی توی جلسات میخواندم همه تعجب میکردند. این جلساتمان ادامه داشت تا اینکه روزی آقا سیدجعفر طباطبایی
به آقای خامنهای گفته بود ما یک فامیلی داریم نوجوانی است قرآن را قشنگ را
میخواند آقا هم فرموده بودند خوب بیاورید او را من ببینم. خیلی اظهار علاقه کرده
بودند. قبل از سخنرانیهای مهم هم که بیشتر آنها سخنرانی آیتالله
خامنهای بود، خود ایشان ابراز علاقه میکردند که من در ابتدای آن قرآن بخوانم؛
مخصوصا جلسات تفسیرشان. فایل صوتی این گفتار اینجا قابل دریافت
است. مهلقا فخرآور، همچنین در صفحه
فیسبوک خود نیز درباره جعلی بودن نشست گروهک منافقین در ویلپنت پاریس به افشاگری
پرداخت. وی افراد حاضر در تجمع را غیرایرانی، افغانی، عرب و لهستانی عنوان کرد
که آنها را به بهانه سفر مجانی به پاریس کشاندهاند. پیش از این علیرضا نوریزاده
ضدانقلاب و دیگر عنصر ضد ایرانی نیز ساختگی بودن نشست کذایی را رسوا کرده بود و
مردم حاضر در آنجا را غیرایرانی و اجیرشده خوانده بود. خبرهای دریافتی
نشان میدهد که آمریکا در تلاش است برخی کشورهای اروپایی از جمله رومانی و
بلغارستان را برای پذیرش عناصر گروهک منافقین مجاب کند. مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین
نیز از سفارت رژیم صهیونیستی در پاریس خواسته است تا تعدادی از عناصر این گروهک را
در سرزمینهای اشغالی بپذیرد. گروهک تروریستی منافقین 26 سال
قبل به دعوت دیکتاتور معدوم عراق به این کشور عزیمت کرد تا نقش بازوی اطلاعاتی و
نظامی حزب بعث علیه ملت عراق را ایفا کند. موج جدید تخریب،
تحریف و سانسور برای حذف لنکرانی
اگرچه موج تخریب هایی که علیه دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های
انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر
واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری
انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی
اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها
نیز برای به تحریف و سانسور میزان محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.
اگرچه موج تخریب هایی که علیه
دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با
توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان
یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری
در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی
اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها نیز برای به تحریف و سانسور میزان
محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.
در ادامه برخی ترفتد ها و شیطنت های رسانه ایی که با هدفی خاص و همچنین
علل بوجود آمدن این ترفند ها نسبت به شخص لنکرانی را بیان خواهیم کرد.
1-
منتفی کردن سوژه نسبت به موضوع: در این ترفند و شیطنت رسانه ایی، وجود سوژه به هر
دلیلی در موضوع به طور کامل منتفی است یعنی نتیجه این ترفند، این است که سوژه مذکور
یا همان دکتر باقری لنکرانی، احتمال حضورش در موضوع انتخابات به طور کامل منتفی
تلقی شود و از تحلیل هایی که پیرامون بحث ریاست جمهوری مطرح می شود حذف گردد و
اخباری که با این ترفند منعکس شد بدین شرح است که چندی پیش به وسیله یکی ازسایت های
خبری مصاحبه ایی با دکتر لنکرانی صورت گرفت و در تیتر این مصاحبه از قول آقای
لنکرانی بیان شده بود که "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" و بعد این جمله کلیدی
یعنی "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" به وسیله رسانه های مختلف در سطح وسیع
منعکس شد و این در صورتی بود که لنکرانی در مصاحبه اش به هیچ وجه چنین جمله ایی را
بیان نکرده بود و به همین دلیل این خبر با واکنش قاطع لنکرانی مواجه شد و او در
پاسخ به این هجمه رسانه ایی این گونه پاسخ گفت: "اعلام داوطلبی برای انتخابات را
وظیفه خود نمی دانم اما اگر تکلیف باشد طبق آن عمل می کنم."
2-سانسور سوژه
نسبت به موضوع : این ترفند رسانه ای در دو مدل انجام می شود، مدل اول سانسور سوژه
به طور کامل است یعنی اینکه سوژه را در تمام زمینه ها و در شرایط مختلف به طور کامل
سانسور می کنند، مدل دوم سانسور سوژه نسبت به موضوع است یعنی اینکه سوژه را نسبت به
یک موضوع خاص و در بعضی اوقات سانسور می کنند که آقای لنکرانی در هفته های گذشته
بامدل دوم از سانسور روبرو شد، یعنی لنکرانی به عنوان سوژه مورد نظر نسبت به موضوع
انتخابات ریاست جمهوری سانسور شد و اخباری که به صورت وسیع با این ترفند در رسانه
ها منعکس شد بدین شرح بود که خبرهای مختلفی با موضوع "کاندیداهای احتمالی ریاست
جمهوری" در رسانه های داخلی و خارجی مطرح شد و از تمام افراد و جناح هایی که
احتمالش داده می شد در انتخابات حضور داشته باشند و حتی از افرادی که احتمال
حضورشان نزدیک به صفر بود نام برده شد، اما نامی از لنکرانی در میان نبود و این نوع
خبرها در حالی منعکس می شود که لنکرانی در میان بزرگان نظام و امت حزب الله از
مدتها قبل به عنوان یکی از گزینه های ریاست جمهوری، به طور جدی مطرح
بود.
این نوع ترفندها و شیطنت های رسانه
ایی با چه هدفی دنبال دارد؟
این ترفندها و شیطنت های رسانه ایی که
بیان شد معمولا به صورت سازمان یافته صورت می گیرد و نتیجه اش این است که سوژه به
دلیل سانسور و منتفی شدن حضورش به طور قطعی ، جزء گزینه های احتمالی در تحلیل ها
قرار نمی گیرد، یعنی این که آقای باقری لنکرانی به عنوان سوژه جزء گزینه های
احتمالی ریاست جمهوری قرار نمی گیرد واین تحلیل های کاذبی که به وسیله این ترفندها
القا می شود در چند ماه آینده فضایی را حاکم می کند که در تحلیل های واقعی هم که
پیرامون کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری صورت می گیرد، نامی از لنکرانی در میان
نباشد و او به طور کامل به فراموشی سپرده می شود.
افرادی مانند باقری
لنکرانی به خاطر شخصیت اخلاقی و روحیه تکلیف مدارانه و میزان محبوبیتی که در بین
مردم و نیروهای ارزشی دارند تا زمانی که مسائل مهمی مانند شرکت در انتخابات برایشان
تکلیف نشود و حجت شرعی پیدا نکنند که چنین اموری بر آنها واجب است پا در چنین عرصه
هایی نمی گذارند، کما اینکه در انتخابات مجلس نهم با وجود دعوت هایی که از لنکرانی
به عنوان کاندیدا صورت گرفت ولی او حاضر به این امر نشد.
حال جریان های
مقابل با اطلاع از منش و روحیات لنکرانی، دست به چنین شیطنت هایی می زنند تا وی به
عنوان یک گزینه اصلی مطرح نشود و موج مطالبه گری و دعوت از این شخص در جامعه براه
نیفتد و در مقابل کاندیداهای خود را خواست و مطالبه مردم معرفی کنند.مروری بر
فعالیتهای قرآنی و انقلابی حضرت آیتاللهخامنهای
وقتی که
سلطنتطلبان منافقین را رسوا میکنند
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان با اعلام این خبر، نوشت:
مهلقافخرآور، خواهر امیرعباسفخرآور و از عناصر سلطنتطلب، نشست اعضای گروهک
تروریستی منافقین در پاریس را جعلی و ساختگی خواند و عنوان کرد: آنها نتوانستند کسی
را به تجمع بکشانند «در عوض چندصد نفر لهستانی، افغانی و عرب و رنگینپوست را از
کشورهای مختلف به محل کشانیدند تا سیاهیلشکر تهیه کنند.»
پخش مستند سفارشی بيوه شاه مخلوع ايران در شبکه من و تو دردسرهای جدیدی را برای
خاندان ورشكسته پهلوي به ارمغان آورده است. این مستند ساخته شده در شبکه بهایی من و
تو انقدر مضحکانه و تابلودار است که حتی نتوانسته ضد انقلاب متوهم را نیز متقاعد
کند و واکنشهای محافل مختلف آنان را در پی داشته است. وی با اشاره به سفارشی بودن این مستند خطاب به سفارش دهندگان
آن اظهار میدارد :" یک فیلم مستند بایستی امکان دیدن جوانب دیگر حادثه و تعبیر و
تفسیرهای نو برای تماشاچی را ایجاد بکند، همانطور که ناتوانی شاه از دیدن کوری و
حماقت خویش باعث شد که نتواند ببیند که خواستهای برحق و مدرن مردم کجا بودند و چطور
آنها را برآورده سازد. شاه دقیقا ناتوان از قبول مسئولیت خویش به عنوان شاه برای
وضعیت حاکم بود واز این رو پیام او نیز و اینکه صدای انقلاب شما را فهمیدم، شعاری
بود که نشان داد که چیزی فهمیده نشده است! کوری و حماقت شاه که همان عدم قبول کمبود
و محدودیت خویش بود، باعث شد که
او خیال بکند که شاه است و نداند که او فقط یک قدرت نمادین است و حق ندارد سلطان
باشد! نویسنده ضد انقلاب این سایت در ادامه با اظهار اینکه محمد رضا
پهلوی وفرح پهلوی می خواهند تصویر دروغين پدر و شوهر را برای زمانه خاصی نگه دارند
اظهار می دارد :" اما دروغ و شکست این تصویر را ما در خودکشی دختر و پسرش می بینیم.
زیرا به زندگی نمی توان کلک زد و ما پیام خویش را می گیریم"تهيه مستند براي
قبري كه مردهاي ندارد!
سایت ضد انقلاب ایران گلوبال به
قلم (د_ب) با اشاره به نگاه دوربین و برنامه گذار این مستند سفارشی و نقد آن می
نویسد :" این مستند هم در شکل کار و هم
در محتوا اسیر یک سری فانتسم و توهمات هست و نمیتواند با نگاه نقادانه، سوالات
نقادانهای را مطرح بکند. این مستند مجبور است در پای قبر مُرده بنشیند و بگرید و
متوجه نباشد که در این قبر مُردهای نیست!
اگر بتواند با یک عالم خبیر مرتبط باشد و همه کارهایتان را با ایشان مشورت کند بسیار خوب است. لذا لازم است چنین شخصی دائما در یک مسجد خوب با افراد خوب و امام جماعت عالم و متقی رفت و آمد کند.

آیت الله جاودان
کار و کسب هم در سرنوشت آینده انسان موثر خواهد بود. اگر انسان کار و کسبِ پاک و حلال داشته باشد می تواند متدین بماند. اگر ازدواج با مورد پاک و متدین باشد می تواند متدین بمانید و بر توبه خود استقامت کند و گرنه رفته رفته آدم همرنگ جماعت خواهد شد و همه کارهایی که مردم انجام میدهند انجام خواهد داد. خیلی نسبت به آینده، حساب و کتاب بکنید و نگران باشید.
خداوند متعال توبه را برای جبران گناهان قرار داده است. اگر تهمت ای زده ای باید رضایت بخواهی و کاری بکنی که طرف شما را حلال بکند و چاره دیگری هم نیست. اگر با پدر و مادر بدرفتاری کرده ای، برو و دست و پای آنها را ببوس. معذرت خواهی کن. التماس کن، قسم بده که از شما بگذرند. اگر رفتارت درست بشود آنها انشاءالله از شما خواهند گذشت. در هر صورت اگر به خدمتگذاری و مهربانی و اطاعت از پدر و مادر بکوشی؛ هم از گذشته شما انشاءالله می گذرند و هم باعث عاقبت بخیری شما می شود.
صورتت را به پای مادر بگذار و از خدا بخشش بخواه. در بیابان یا حیات منزل صورتت را روی زمین و خاک بگذار و از خدا آمرزش بخواه. در روضه اباعبدالله علیه السلام شرکت کن و گریه و زاری بکن و از خدا آمرزش بخواه. اگر گناهان گذشته شما کاملا بخشیده بشود آن یقین و آرامش که انسان در پی آن است، بدست می آید. باید هر روز بکوشی و کار کنی و جبران کنی تا انشاءالله به صورت یک مومن مقبول در بیایی. باید به درستی نمازت بکوشی. کاسبی و کارهایت باید پاک و حلال باشد. معاشرت تو باید درست و پاک باشد. باید خمس مالت را بدهی. اگر درآمد خوبی داری به فقرا کمک کنی. نمازت را اول وقت و به جماعت بخوانی.
در هفته های اخیر بار دیگر اطرافیان و وابستگان
به مهدی کروبی با همراهی واحدی خارج نشین سعی کردند تا با طرح سناریویی جدید
مسئولین قضایی کشور را تحت فشار قرار دهند تا کروبی را از حصر خانگی بیرون آورند.
موضوعی که بی ارتباط با برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نبوده و گمان
می رود برای ایجاد اختلال در برگزاری انتخابات در سال 92 کلید خورده است. موضوعی که
در سال 88 نیز منجر به اختلالات وسیعی در کشور شد و توانست با بهره گرفتن از
ناآگاهی برخی افراد که به صداقت موسوی و کروبی و خاتمی در گفتار اطمینان کرده بودند
و با بهره گرفتن از دروغ تخلف در شمارش آرا موجبات نگرانیهایی را برای آحاد جامعه
فراهم کند. در
این رابطه، این روزها محمد تقی کروبی در حرکتی هماهنگ با معاندین و به خصوص واحدی،
با ذکر اخبار ضد و نقیض تلاش دارد تا دستگاه قضائی کشور را تحت فشار قرار دهد تا
شیخ کروبی از حصر خانگی رهایی یابد و بتواند همچون گذشته و با دادن اخبار واهی
موجبات برپایی آشوب در انتخابات سال آینده را نیز فراهم ساخته و با کمک اربابان
تحریم و معاندین خارج نشین کشور را به سمت فروپاشی و تجزیه پیش ببرد.
دختران سعودی خواستار آموزش استفاده از سلاح در باشگاه هایی شده اند که، مسئولان آنها نیز زن باشند، تا بتوانند در شرایط بحرانی از خود و خانواده شان دفاع کنند.
"میدل ایست آنلاین" به نقل از یک دختر دانشجوی عربستانی نوشت: یاد گرفتن تیراندازی حق مشروع هر دختری است تا بتواند خود و خانواده اش را در برابر هرگونه آزار افراد مهاجم حمایت کند .. به دلیل افزایش جرم و پرسه زدن افراد بیکار، مسئولان باید مراکزی را برای آموزش تیراندزای و دفاع شخصی به زنان ایجاد کنند.
از سوی دیگر "علی الشمری" روانشناس و عضو کمیته حمایت اجتماعی در جده به یک روزنامه عربستانی گفت: طرح ایجاد باشگاه هایی برای آموزش تیراندازی به دختران بسیار مهم است.
وی با اشاره به افزایش جنایتهای خشونت آمیز، مواد مخدر و دیگر مسائل در جامعه عربستان، تأکید کرد: آموزش تیراندازی در سایه چنین فضایی برای دختران بسیار حیاتی است.
الشمری همچنین بر ضرورت آموزش ورزشهای رزمی و دفاعی به دختران در کنار تیراندازی تأکید کرد.
افزایش بیکاری و پرسه زدن در مناطق مسکونی در شهر جده و مناطق دیگر عربستان، به یکی از خطرهای جدی امنیتی خانواده ها تبدیل شده است.
این درحالی است که نیروهای امنیتی و مسئولان هیچ اقدامی برای حفظ جان شهروندان و اتخاذ تدابیر لازم امنیتی صورت نمی دهند.
گزارش برخی رسانه های عربستانی حاکی است که سرقت از مغازه ها و حمله به منازل در مناطق مسکونی در شهرهای مختلف عربستان روز به روز در حال افزایش است.
روايت حاج عباس برقي از شبهاي قبل از اسارت متوسليان
تجمع اعتراضی در حمایت از مسلمانان میانمار
ابراهیمی: جریان اصلاحات لیدر ندارد
هامون به نقل از مهر:
وی افزود: از طرفی ادعا می کنند که ما از فتنه گران جداهستیم و از طرف دیگر بدون نادیده گرفتن آنان کسی دیگر در این جریان باقی نمی ماند، از طرف دیگر می گویند شرایط مهیا نیست و از طرف دیگر اسامی متعددی برای کاندیداتوری در این جریان مطرح می شود.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، علت اصلی تفرق و سردرگمی در جریان اصلاحات را در لیدری آن دانست و گفت: اکثر سرمداران اصلاح طلبان تبدیل به اپوزوسیون و بلند گوی دشمن شده اند؛ بنابراین دیگر کسی در این جریان نمانده که بخواهد برای آنان برنامه ریزی کند.
وی افزود: وجود چندصدایی در این جریان و اینکه هنوز یک برنامه راهبردی برای انتخابات تدوین نکرده اند، بدلیل نداشتن لیدر است و گرنه آنان همه تلاششان این است که در رقابتهای انتخاباتی حضور یابند؛ اما آنقدر آلودگی در این جریان زیاد است که نمی توانند خود را پاک کنند.
ابراهیمی با بیان اینکه اصلاح طلبان رقیب قدری برای اصولگرایان نیستند، تصریح کرد: آنان جلساتی برای انتخابات داشته اند اما در این جلسات به نتیجه ای نمی رسند؛ چراکه این جریان یک جریان مخلوط است.
وی آمیختگی اصلاح طلبان با فتنه گران و اپوزیسیون را از دیگر دلایل سردگمی در این جریان دانست و گفت: اصلاح طلبان با بازسازی در ساختار و اندیشه می توانند خود را پاک و یکدست کرده و با پایندی به ساختارهای قانونی دوباره به نظام بازگردند.
«گناه» حافظه را ضعیف میکند
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، انجام گناه را دلیل ضعیفبودن حافظه میداند و تأکید دارد: روزه صورت شیطان را سیاه میکند. وی در شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان میگوید: در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم.
هامون به نقل از محدوده:
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است. متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر بازنشر میشود.
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِوَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین»
خدایا در این روز مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیرى که در این روز نازل مىفرمایى مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.
شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ» میگوید: خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند؛ بنابراین در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.
وی درباره علت ضعیفی حافظه عنوان میکند: یکی از نعمتهای بزرگ خدا ذهن است. در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم، اگر میبینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم، علت آن گناه است؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه میرود.
گناه حافظه را ضعیف میکند
این استاد اخلاق ادامه میدهد: شخصی به دانشمندی مراجعه میکند و میگوید ؛ من حافظه ندارم. آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت: علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گناهکار نمیدهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمیشود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به بیان خاطرهای میپردازد و میگوید: مرحوم آیتالله بروجردی، گاهی در درس شعرهای سیوطی را میخواندند؛ با اینکه حدود 70 تا 80 سال از زمانی که سیوطی میخواندند و مجتهد شده بودند، فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند.
دعای تقویت حافظه
این عالم ربانی همچنین دعایی برای تقویت حافظه معرفی میکند و میگوید: از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید: «سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته ...» که باعث تقویت حافظه میشود؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد میشود؛ خواندن آیةالکرسی حافظه را زیاد میکند.
این استاد بزرگ اخلاق یک بار دیگر به دعای روز سوم ماه رمضان اشاره میکند و میگوید: در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت میکنیم. «وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ» خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم، دروغ نگویم و ... سفاهت به معنای؛ کار بیخردانه و بچهگانه است.
وی با قرائت ادامه دعا میافزاید: «وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ» خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کردهای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.
شیطان چگونه از ما دور میشود
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به حدیثی از حضرت رسول(ص) اشاره میکند و میگوید: رسول خدا فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید، شیطان از شما دور میشود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب.» اصحاب گفتند: «بله یا رسولالله» حضرت فرمودند: «روزه بگیرید؛ چراکه روزه صورت شیطان را سیاه میکند.»
روزه صورت شیطان را سیاه میکند و صدقه پشت او را میشکند
وی تأکید کرد: یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است. از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزهداری داشته باشیم. یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را میشکند. «و کَسْرَ ظَهره» و در ادامه آمده است، مواظبت بر عمل صالح، نماز شب و دوستی با خدا و استغفار، ریشه شیطان را قطع میکند. و در آخر حدیث گفته شده است: «و لِکلِ شی زکات وزکاتُ الابدان الصیام» که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدنهای شما روزه است.
وی همچنین درباره بخش آخر دعای روز سوم ماه رمضان اظهار میکند: «وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین» خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل میکنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.
باجگیری رسانه ای مدیرانحرافی از یک بانک خصوصی
اخبارهای دریافتی از باج گیری های رسانه ای توسط مدیر یکی از رسانه های جریان انحراف حکایت دارد.
هامون به نقل از محدوده:
گفته می شود اخیرا این فرد مجموعه مطالبی را علیه برخی از سازمان ها و بنگاههای اقتصادی در رسانه تحت مدیریت خود منتشر کرده تا با متهم کردن آنان به همکاری با برخی از جریان های سیاسی زمینه های باج گیری از این مجموعه ها را فراهم سازد.
در همین زمینه شنیده می شود پس از آنکه رسانه تحت مدیریت وی مطالبی را علیه یک بانک خصوصی منتشر می سازد،جلسه ای میان مدیرعامل این بانک با آقای مدیر برگزار می شود.
گفته می شود در این جلسه ضمن اهداء یکی شامل چندین سکه طلا،کارت های هدیه ای به مدیرانحرافی اهداء می شود که رقم آن چیزی بالغ بر چند صد میلیون تومان بوده است.
برنامه کنگره آمریکا برای کاهش بودجه جنگ نرم علیه ایران به بهانه بحران اقتصادی

جامعه مدرسین كشتار فجیع مسلمانان میانمار را محكوم كرد
در ادامه اطلاعیه همچنین آمده است: به راستي در دنيايي كه فرياد حقوق بشر و آزادي بيان، گوشها را كر كرده، اين گونه نسلكشي و مبارزه با آزادي ديني چه توجيهي دارد؟! گناه مسلماناني كه ميخواهند صرفا به اعمال ديني خود بپردازند و از كمترين حدَ آزادي برخوردار باشند، چيست؟! و نيز آيا وقت آن نيست كه مجامع بينالمللي و در رأس آن شوراي امنيت سازمان ملل متحد با اين حوادث اسفناك مقابله كنند؟!
جامعه مدرسين حوزه علميه قم در پایان اطلاعیه، ضمن محكوم كردن كشتار فجيع مسلمانان مظلوم در كشور ميانمار و ابراز همدردي با خانوادههاي داغدار آنان، از مجامع بينالملل ميخواهد كه با تدابير لازم، از وقوع چنين حوادث هولناك و تأسفبار جلوگيري به عمل آورند.
مقام صهيونيست: مجبوريم بپذيريم كه ايران هسته اي شده است
يك مقام امنيتي سابق اسرائيل تصريح كرد: ما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه ايران ديگر هسته اي شده است.
هامون به نقل از کیهان:
رئيس پيشين امنيت ملي رژيم صهيونيستي گفته است: ما بايد ديگر اين واقعيت را بپذيريم و كنار بياييم كه ايران هسته اي شده است. ما در اين وضعيت بايد از ميان بد و بدتر يكي را انتخاب كنيم، يا بايد ايران هسته اي را بپذيريم كه برايمان بسيار سخت است يا اين كه به آن حمله كنيم كه عواقب آن براي ما بسيار نابودكننده تر است.
گيورا آيلند به هاآرتص گفت: «دستيابي ايران به فناوري هسته اي براي اسرائيل از چهار ناحيه خطرناك است؛ اول از همه امكان دارد ايران، به رغم آن كه احتمالش صفر است، روزي بخواهد با بمب هسته اي به اسرائيل حمله كند. دوم اينكه دستيابي ايران به تكنولوژي هسته اي باعث ايجاد رقابت تسليحات هسته اي در خاورميانه شود. خطر سوم اين است كه باعث مي شود تا وضعيت استراتژيك اسرائيل به شدت تغيير كند كه در آن صورت اگر روزي بخواهيم با سوريه يا حزب الله بجنگيم زير سايه ايران هسته اي قرار خواهيم داشت، براي همين اين مساله باعث مي شود تا قدرت دفاعي اسرائيل به شدت ضعيف شود. اما خطر چهارم اين است كه ايران هسته اي باعث مي شود تا طوفاني از اسلام گرايي سراسر جهان اسلام را فرا بگيرد كه مي تواند از اندونزي تا مغرب را پوشش دهد. چرا كه آن گاه خواهند گفت كه يك تصميم اسلامي گرفته شده و توانسته است كه در برابر غرب و اسرائيل به موفقيت برسد.»
وي با بيان اينكه «حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران از هر چيزي بدتر است» گفت: اول از همه ممكن است كه چنين عملياتي به شكست بينجامد و اين آبروريزي بزرگي براي اسرائيل به وجود آورد، مساله اين است كه حتي اگر ما به ايران حمله كنيم چون فقط ظاهر را مي توانيم بمباران كنيم نمي توانيم به تاسيسات هسته اي زيرزميني ايران آسيبي وارد آوريم، اگر بنا باشد فقط آسيب هاي مادي به ايراني ها تحميل كنيم هيچ چيز به دست نياورده ايم. و اگر ده ها فروند جنگنده مان سقوط كنند و ده ها خلبان ما اسير شوند بيش از هميشه يعني حتي بيش از الان در معرض تهديد قرار خواهيم گرفت كه در آن موقع به شدت در موقعيت ضعف قرار خواهيم داشت. در اين جا خطر دوم هم متوجهمان خواهد شد و آن اينكه وقتي كه مشخص شود كه ضعيفيم و قدرت لازم براي دفاع از خود را نداريم آن گاه به اشكال مختلف مورد تهديد و حمله قرار خواهيم گرفت كه نه تنها شكستي را بر ما تحميل كرده بلكه آبروريزي هاي بيشتري را نيز برايمان به دنبال خواهد داشت. خطر سوم اين است كه چه حمله ما موفقيت آميز باشد چه نباشد، ايراني ها پس از آن وضعيت بهتري براي دفاع از پروژه هاي هسته اي شان خواهند داشت و در آن موقع ديگر قطعا مرتكب هيچ اشتباهي نخواهند شد، به خصوص اينكه حمله اسرائيل براي آنها به مثابه بدترين وضعيت خواهد بود.
وي اضافه كرد: خطر چهارم اين است كه ايران در پاسخ به حمله اسرائيل به اهداف آمريكايي ها در خليج فارس حمله كند كه آن گاه قيمت نفت تا 200 دلار در هر بشكه صعود خواهد كرد كه اين مساله خشم جهان را بر خواهد انگيخت و آن گاه جامعه جهاني هم در كنار ايران به رويارويي با اسرائيل برخواهد خاست، شايد در آن موقع حتي متحمل تحريم هاي جامعه جهاني نيز بشويم چرا كه همه عليه ما شده اند.»
آيلند اظهار داشت كه اسرائيل بايد به مواضع آمريكا در اين زمينه پايبند باشد و وقتي واشنگتن به آن مي گويد نبايد حمله كند نبايد حتي به آن فكر كند.
سلطنت طلبان در بروكسل مي خواستند از اپوزيسيون «سازمان مجاهدين خلق» بسازند!

هامون به نقل از کیهان:
برگزاركنندگان سلطنت طلب اين نشست (عناصري چون شهريار آهي مشاور رضا پهلوي و رضا خادم هماهنگ كننده كودتاي نوژه) ضمن دعوت از تروريست هايي نظير رئيس كومله و برخي سلطنت طلب ها و ماركسيست هاي سابق وابسته به اصلاح طلبان، از برخي عناصر تندرو و نومحافظه كار آمريكايي نظير اتولانگي نيز دعوت كرده بودند كه وي علنا از گزينه نظامي دفاع كرد.
بهروز خليق عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق در گفت وگو با «اخبار روز» ضمن بيان اينكه «پاسخ من و سازمان به دعوت برگزاركنندگان منفي بود»، اظهار داشت: تشكيل چنين كنفرانس هائي سابقه دارد و رويداد تازه اي نيست. كنفرانس هاي قبلي به اهداف خود دست نيافتند. هدف اين پروژه هم كه تدارك كنندگان آن مي خواهند براي آن چند كنفرانس برگزار كنند، روشن نيست. از ابتدا دست اندركاران اين پروژه مشخص نكردند كه با برگزاري چندين كنفرانس، چه هدفي را پي مي گيرند. اما گرايش هائي در بين تدارك كنندگان و شركت كنندگان وجود دارد كه هدف معيني را تعقيب مي كنند. گرايشي مي خواهد از اين پروژه كنگره ملي بيرون بياورد كه توهمي بيش نيست. اكثريت نيروي اپوزيسيون با اين پروژه همراه نيست. در شرايط كنوني تشكيل كنگره ملي، پروژه غيرعملي و غيرمقدور است.
وي افزود: گرايش ديگري وجود دارد كه مي خواهد از اين گردهمائي ها، تشكل بسازد. طبعا گذاشتن عنوان «اتحاد براي دمكراسي» و مشاركت سازمان هاي سياسي در حركتي كه مي خواهد تشكل خودش را بسازد، قابل توجيه نيست. اما بعيد به نظر مي رسد كه از جمع ناهمگون، تشكل سياسي ساخته شود. اين كار يكبار در سال هاي پيش تجربه شد (همبستگي) و تلاش دست اندركاران آن به نتيجه نرسيد و شكست خورد.
خليق گفت: موضوع ديگر به حضور كساني نظير امانوئل اتولانگي در كنفرانس برمي گردد. متاسفانه تدارك كنندگان كنفرانس شفاف عمل نمي كنند. در دعوت نامه اي كه براي سازمان ما و من ارسال شده بود، از حضور چنين افرادي در كنفرانس سخني به ميان نيامده بود. منطقي آن بود كه حضور اين افراد از ابتدا و با معرفي به اطلاع دعوت شدگان مي رسيد تا آن ها با آگاهي بر حضور چنين عناصري به مشاركت و يا عدم مشاركت در كنفرانس تصميم بگيرند نه اينكه در جلسه با آن روبرو شوند و در مقابل كار انجام شده قرار گيرند.
وي گفت: امانوئل اتولانگي گرچه مقيم بروكسل است ولي دست در دست نئوكان هاي آمريكا دارد و جزو جنگ طلبان و «عقاب»ها به حساب مي آيد. او دكتراي خود را از دانشگاه عبري اورشليم اخذ كرده است. اتولانگي قبلا رياست موسسه ترنس آتلانتيك در بروكسل را عهده دار بود و از ماه مارس 2010 همكار ارشد «بنياد دفاع از دموكراسي» است. اين بنياد در واشنگتن است و يكي از موسسات وابسته به محافل تندرو آمريكا است. مايكل لدين (مشاور امنيتي سابق دولت آمريكا، دست اندركار ماجراي ايران-كنترا در زمان ريگان، تحليلگر ارشد موسسه انترپرايز آمريكا)، كليفورد دي. مي(رئيس بنياد و رياست دپارتمان سياسي «كميته خطر جاري» و عضو «شوراي روابط خارجي» آمريكا)، ريچارد پرل « از عناصر اصلي نئوكان ها)، جيمز وولسي (رئيس سابق سيا)، رابرت مك فارلين (مشاور امنيت ملي آمريكا در زمان ريگان و دست اندركار ماجراي ايران-كنترا) جزو گردانندگان اين بنياد هستند.
وي يادآور شد: دعوت از اتولانگي بدرستي سوالاتي را برانگيخته است. توضيحات تدارك كنندگان كنفرانس به جاي روشن كردن موضوع، بر ابهامات افزوده است. برخلاف توضيحات داده شده، طبعا مسئله اطلاع از مواضع «عقابان» آمريكا و اروپا در ميان نبوده است. فعالين سياسي ايران به خوبي از مواضع جنگ طلبانه آن ها آگاه هستند و تدارك كنندگان هم اينقدر افراد بي تجربه اي نيستند كه صرفا به خاطر اطلاع از مواضع «عقابان»، هزينه حضور او را تقبل كنند. خودداري تدارك كنندگان كنفرانس از بيان علت دعوت اتولانگي، اين برداشت را تقويت مي كند كه برنامه هاي ديگري در ميان بوده است. از جمله سيگنال دادن و جلب نظر جريان ها و محافل تندرو نظير نئوكان ها. خطر اين جا است كه اين رسم اين كنفرانس باب شود و «عقابان» آمريكايي بشوند جزء ثابتي از كنفرانس هاي ايراني! ما به تجربه منفي پيوند محافل افراطي آمريكا با سازمان مجاهدين خلق آگاهيم. شركت كنندگان نسبت به اين نوع اقدامات با حساسيت برخورد كنند اگر تدارك كنندگان كنفرانس در اين امر مصرند، از قبل و به طور روشن اعلام كنند تا سمت گيري اين پروژه براي شركت كنندگان روشن باشد.
بهنود: جنبش سبز شعار بي محتواست رسانه هاي اپوزيسيون سينه خيز مي روند
هامون به نقل از کیهان:
مسعود بهنود در گفت وگو با جرس (ارگان حلقه ماسوني لندن) اظهار داشت: در يك سال گذشته همه بلايي كه بر سر رسانه هاي مخالف در داخل و خارج آمده، بر سر جرس هم آمده است يعني كاربران بدون اين كه لازم باشد از جزئيات اطلاعاتي داشته باشند، اين احساس را مي كنند كه جرس كم مطلب تر و كم توان تر شده است و اين هم چيزي نمي تواند باشد جز اين كه توان خودش را از دست داده و با همت چند نفر دارد سعي مي كند سينه خيز باقي بماند.
وي با بيان اينكه «با كمال تاسف فكر مي كنم جرس عمر طولاني نمي كند»، درباره نسبت فروكش كردن جنبش سبز با كم رمق شدن رسانه هاي اپوزيسيون گفت: «بله مي توان ميان اين ارتباطي را تعريف كرد. من از همان آغاز جنبش يك نگراني عمده داشتم و متاسفانه اين نگراني دست داد. نگراني من اين بود كه يك اميدواري ارتفاع گرفته و اغراق شده اي وجود داشت. بسياري همه خواسته ها و اميدهايي كه در دو خرداد به آن نرسيده بودند و بسياري آرزوهاي ديگر را از اين جنبش مي خواستند. برخي حتي تصور مي كردند كه با اين جنبش مي توان نظام جمهوري اسلامي را براندازي كرد. كساني كه در اين جنبش ها اغراق مي كنند، اميد افراطي مي بندند و وظايف افراطي براي اين جنبش ها تعريف مي كنند، پس از اين كه در كوتاه مدت به نتيجه نمي رسد، دچار خمودگي، يأس و غمزدگي مي شوند و يك مرتبه به قسمت تاريك ماه مي رويم.»
وي اضافه كرد: واقعيت اين است كه الان جنبش سبز تبديل شده به يك شعار بي محتوا كه جامع و مانع نيست. الان كساني قيطان سبز مي بندند ولي در حال مذاكره با آمريكا براي حمله به ايران هستند و خودشان را سبز مي دانند. كسي هم حق ندارد به آنها بگويد نه شما سبز نيستيد. از اين طرف هم بعضي ها به دنبال آرام كردن هستند و آن قدر آرام كرده اند كه چيزي به نام اپوزيسيون باقي نماند و شده است پوزيسيون.
اين عنصر شياد در حالي كه ساليان سال در خدمت رژيم كودتايي سلطنت قرار داشت، ادعا كرده سرخوردگي هاي فعلي را درك مي كند چون خودش پس از كودتاي 28 مرداد 32 دچار همين تجربه شده است(!!)
اعتراض رسمي ايران به سازمان ملل قتل عام مسلمانان مظلوم ميانمار را متوقف كنيد
سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل ضمن محكوم كردن نسل كشي ميانمار، طي نامه اي به دبيركل اين سازمان، خواستار اقدامات فوري سازمان ملل براي توقف سركوب مسلمانان ميانمار شد.
هامون به نقل از کیهان:
محمد خزاعي سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران نزد سازمان ملل متحد در نيويورك طي نامه اي به بان كي مون دبيركل اين سازمان، با ابراز نگراني از وضعيت مسلمانان ميانمار، خواستار ورود قوي و صريح سازمان ملل در جهت حمايت از مسلمانان اين كشور شد.
سفير و نماينده دائم كشورمان در نامه خود، كه رونوشت آن براي نمايندگي سازمان همكاري اسلامي نزد سازمان ملل متحد، خانم پيلاي كميسيونر سازمان ملل در امور حقوق بشر و خانم آموس مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل نيز ارسال شده، توجه مقامات ارشد سازمان ملل متحد و سازمان همكاري اسلامي را به گزارشات منتشره از سركوب مسلمانان در استان روهينگيا ميانمار جلب و تاكيد كرده است: عمليات سركوب مسلمانان در ميانمار منجر به كشته شدن صدها شهروند غيرنظامي بي گناه، تخريب مساجد و منازل و اخراج مردم از سرزمين خود شده است.
در اين نامه ضمن ابراز نگراني از اظهارات برخي مقامات رسمي ميانمار كه مسلمانان را فاقد حقوق شهروندي مي دانند آمده است: ما بر اين باور هستيم كه پاكسازي قومي و مذهبي عليه مسلمانان تحت هر چارچوبي و براساس حقوق بين المللي شناخته شده ناعادلانه و غيرقابل توجيه است.
وي تاكيد كرد: بر اين اساس سازمان ملل متحد بايستي با اتخاذ اقدامات فوري در جهت حفظ و اجراي مفاد منشور ملل متحد و حمايت از حقوق اساسي مردم مسلمان ميانمار از طريق درخواست از حكومت اين كشور براي انجام اقدامات لازم به منظور توقف سركوب مسلمانان حركت كند.
خزاعي در ادامه اين نامه خطاب به دبيركل سازمان ملل، تصريح كرد: انتظار مي رود جنابعالي در خصوص اين موضوع مانند ساير موضوعات با قدرت و صراحت اقدامات ممكن را براي توقف اين اقدامات فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل آوريد.
اين نامه افزود: بدون ترديد سكوت و بي تفاوتي جامعه بين المللي در مورد شرايط ميانمار به نقض فاحش حقوق اساسي مسلمانان و همچنين حقوق بين الملل كمك بزرگي كرده و رويه خطرناكي را در روابط بين الملل ايجاد خواهد كرد.
خزاعي در پايان نامه خود ابراز اميدواري كرده كه حكومت ميانمار به صورت مثبت و سازنده به نگراني هاي جامعه بين المللي پاسخ داده تا مسلمانان روهينگيا بتوانند با احترام و امنيت به خانه و كاشانه خود بازگردند.
اطلاعيه بسيج جامعه پزشكي در حمايت از مسلمانان ميانمار
سازمان بسيج جامعه پزشكي به دنبال وقوع حادثه كشتار مردم بي گناه ميانمار اطلاعيه اي به شرح زير صادر كرد:
در آستانه ماه ميهماني خداوند رحمان اين بار فرزندان مهربان ترين رسول او (ص) در جنوب شرقي آسيا- ميانمار- و در سرزمين پدري خود مورد تجاوز قرار گرفته و به آتش كشيده مي شوند و آنان كه از اين هجمه جان به در مي برند غريبانه، آواره مرزهاي شمالي آن كشور شده اند، مسلمانان ميانمار به عنوان اقليتي قريب يك يا چند ميليون نفر جمعيت و با سابقه صدها سال اقامت در آن سرزمين كه تا چندي پيش مستعمره روباه پير بود، اينك متهم به خارجي بودن شده اند و از سال هاي 1960 تاكنون ده ها بار توسط ارتش ميانمار مورد قتل عام و شكنجه واقع شده اند.
هنوز اندكي از ورود وزير خارجه آمريكا به آن كشور نگذشته است كه تيغ اصلاحات آمريكايي حلقوم زنان و كودكان مسلمان را در روستاهاي آن سرزمين مي برند و سرخ پوشان بودايي در سكوت قبيحانه مجامع بين المللي و انفعال بي شرمانه مدعيان حقوق بشر، تحت حمايت مسئولان و ارتش آن كشور با بدوي ترين روش ها اقدام به پاكسازي نژادي آن سرزمين مي كنند و نسخه فلسطيني ديگري دوباره در حال اجرا است. بي شك كه در فضاي وارونه اي كه به دست زورمداران آمريكايي، صهيونيستي و اجانب آن در جهان شكل گرفته انتظاري جز آن نيست كه خون بهاي جايزه صلح نوبل خانم دكتر «تين سين» اجساد مثله شده و سوخته شده زنان و مردان و كودكان مسلمان هموطن او باشد. و يقينا در فضايي كه اسلام هراسي و بي حرمتي به مقدسات مسلمانان هر لحظه به گونه اي توسط دستگاه هاي تبليغاتي و جنگ نرم شياطين تبليغ مي شود بايد هر روز در انتظار فجايعي از اين دست باشيم.
بسيج جامعه پزشكي ضمن محكوم كردن اين خيانت بي شرمانه از همه مجامع آزاد بين المللي و سازمان هاي مدافع حقوق بشر و نيز دولت ها و ملت هاي اسلامي مي خواهد كه نقش حياتي خويش را در جهت توقف اين رويداد فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل آورند.
چرایینشر شایعهشهادت سردارسلیمانی
هامون به نقل از صراط:
سردار رمضان شریف در پاسخ به ادعای رسانههای صهیونیستی درباره شهادت سردار سلیمانی در دمشق گفت که نقل این خبر آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
به دنبال انتشار خبری در توسط العربیه و برخی رسانههای صهیوینیستی از جمله سایت صهیونیستی "آروتز شوا"، مبنی بر شهادت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در انفجار تروریستی روز چهارشنبه دفتر سازمان امنیت ملی سوریه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران طی گفتوگویی اختصاصی با خبرگزاری آنا به این ادعای رسانههای صهیونیستی پاسخ داد.
سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در سال 76 به عنوان فرمانده جدید سپاه قدس منصوب شد.
وی از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی به شمار میرود و در دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر 41 ثار الله را برعهده داشت.
سردار رمضان شریف درباره این خبر به آنا گفت که "این جمله، جمله مناسبی است برای پاسخ به این رسانهها که اخیرا شاهدیم برخی از رسانههای معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی و صاحبان آنها آمال و آرزوهای خود را در قالب خبر به نقل از منابع متفاوت نقل میکنند."
وی در ادامه تصریح کرد: نقل این خبر هم از جمله این آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
تابناک: مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران تاکید کرد: بعضی از رسانههای امروزی متاسفانه بجای انجام کار رسانهای و حرفهای، آمال و آرزوهای خود را در قالب اخبار تهیه و منتشر میکنند.
سردار سلیمانی در بهمن ماه سال 89 به عنوان چهاردهمین سرلشکر جمهوری اسلامی ایران، از سوی فرمانده مظعظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شد.
وی در ماههای اخیر از سوی کنگره امریکا تهدید به ترور شد، تهدیدی که وی در پاسخ به آن گفت که "عاشق شهادت هستم".
چهارشنبه هفته گذشته در پی وقوع یک انفجار تروریستی در مقر امنیت ملی سوریه، وزیر دفاع و برخی از مقامات امنیتی این کشور کشته شدند.
البته فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چندی پیش در پاسخ به تهدید ترور از سوی مقامات آمریکایی گفته بود: این تهدید نیست، کمک به شوقی است، برای فرزند دورافتاده از مادر، هزاران نفر در شوق شهادت اشک میریزند. در پاسخ به افرادی که فکر میکنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم میشود، میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.
همكار روزمزد سازمان جاسوسي سيا اصرار دارد با وجود شكست هاي كمرشكن
سياسي، نظامي و اقتصادي رژيم آمريكا، به توجيه كارنامه اين رژيم بپردازد. هزينه اي كه صرف ارتش آمريكا مي شود در هيچ كشور ديگري صورت نمي گيرد و
از حيث آموزش نيروي انساني و تجهيزات ارتش ايالات متحده رتبه اول را در دنيا دارد.
در سال 2011، ايالات متحده با 710 ميليارد دلار بيشترين ميزان را به مخارج نظامي
اختصاص داده است. وي البته به دلايل كاملا روشن متعرض اين نكته نشده كه مسئله مورد تاكيد
تحليل گران مدعي افول قدرت نظامي آمريكا، «حجم هزينه اي صرف ارتش آمريكا مي شود» يا
«ميزان گستردگي نيروهاي نظامي آمريكا در جهان» نيست بلكه شاخصا «شكست و افول قدرت
آمريكا» مي باشد كه در افغانستان و عراق خود را نشان داد. به عنوان مثال جنگ
افغانستان با 11 سال قدمت، فاقد دورنماي روشن براي آمريكاست و تلفات آمريكا در دو
سال ميلادي اخير در افغانستان جزو سالهاي ركودشكن بوده است، همچنان كه در عراق نيز
دولت حاكم، به عنوان دوست و متحد ايران، اسباب آزار دولتمردان آمريكايي را فراهم
كرده و بي آن كه آمريكايي ها بتوانند معارضه موثري با اين دولت بكنند. همكار راديو فردا و عضو متواري حلقه كيان كه پيش از اين به صراحت اعلام
كرده از همكاري با سرويس هاي جاسوسي خارجي و دريافت پول از آنها استقبال مي كند، در
ادامه با بيان اينكه «اندازه اقتصاد آمريكا دو برابر اقتصاد چين است» مدعي رونق
اقتصادي ايالات متحده شد. اين در حالي است كه در هيچ ارزيابي اقتصادي تخصصي، حجيم
بودن اقتصاد يك كشور ملاك قدرت و رشد اقتصادي آن كشور ارزيابي نمي شود. ضمن اينكه
دولت آمريكا با 16 هزار ميليارد دلار بدهي، ركورددار بدهكارترين دولت دنياست.
طبيعتا اين حجيم بودن!- به لحاظ بدهكاري- را نمي توان پاي قدرت اقتصادي آمريكا نوشت
مگر اينكه نويسنده اصطلاحا نوكر شاه باشد و نه بادمجان! خاطر نشان مي شود رژيم آمريكا طي يك دهه اخير بيشترين ضربات استراتژيك
را در خاورميانه -عراق، لبنان، مصر و افغانستان- دريافت كرده است.
سایت رادیو زمانه، روز شنبه 17 تیر نوشت: «مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت
نظام از تلاش اصلاحطلبان
برای دستیابی به "نامزد واحد" در انتخابات
ریاست جمهوری 1392 و "جلب آرای حداکثری مردم برای بازپسگیری قوه مجریه از
یاران احمدی نژاد" خبر داد. قدرتالله علیخانی امروز شنبه 17 تیر 1391 به خبرگزاری
مهر گفت: "در حال رایزنی با شخصیتهای سیاسی جریان اصلاحطلب (برای شرکت در
انتخابات ریاستجمهوری) هستیم اما هنوز به گزینهای دست نیافتهایم." یازدهمین دوره
انتخابات ریاستجمهوری ایران خرداد 1392 برگزار میشود.» کالای داغی که نتیجه آن جدی
گرفته شدن رسانههای ضد انقلاب و در ادامه دادن امتیاز تاثیرگذاری بالا به آنها در
مقاطع پیش روست. حوالی بهمن ماه سال 90 بود
که "نوشابه امیری" خبرنگار شناخته شده رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب و عضو سایت
روزآنلاین با یک مداح شناخته شده کشورمان تماس تلفنی برقرار کرد. تماسی که فایل صوتی آن
بلافاصله توسط امیری در فضای اینترنت منتشر شد و رسانههای کشور ما نیز توجه خاصی
به این رخداد نشان دادند. توجه خاصی که البته منهای
محتوای بی اهمیت رد و بدل شده میان امیری و حدادیان، در بزرگ شدن نام رسانههای ضد
انقلاب که از زمان فتنه تاکنون نام چندانی از آنها در میان نبود؛ نقش بزرگی را ایفا
کرد. پروژه شوم با اهمیت نشان دادن سایتهای ضد انقلاب نکته جالب نیز آن بود که
رخداد اشاره شده فقط یکی از چندین مورد تلاش رسانههای ضد انقلاب برای طرح شدن در
داخل فضای رسانهای جمهوری اسلامی ایران بود. پروژهای که هدف اصلی آن بیان نرم این
نکته به افکار عمومی بود که سایتهای فارسی زبان ضد انقلاب نیز از اهمیت تاثیرگذاری
بالایی برخوردارند و میتوانند تحرکاتی را از خود نشان دهند که به راحتی آنها را به
عنوان حریفی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند. چهرههای وابسته به محافل
اپوزیسیون سیاسی، قبل و بعد از تماس نوشابه امیری نیز تلاشهایی را انجام دادند تا
با برخی از افراد در داخل کشور به هر نحوی از انحا گفتگو کنند و با جنجال سازی بر
سر این گفتگوهای تلفنی، هدف خود در نشان دادن تاثیرگذاری در داخل فضای ایران را
هرچه بیشتر عملی کنند. تلاشهایی که البته عموماً
نتیجه بخش نبود و هوشیاری برخی چهرهها و اصحاب رسانه مانع از تحقق کامل این هدف
دشمن شد. پس از نوشابه امیری، این،
مسیح علی نژاد، دیگر خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی بود که توانست قلاب خود را
با طعمه فیلم جدایی نادر از سیمین به داخل فضای رسانهای جمهوری اسلامی ایران
بیاندازد. این خبرنگار فعال در فتنه
سال 88 و وابسته به محافل ضد انقلاب، در نیمههای فروردین امسال بعنوان یک شهروند
معمولی با خبرگزاری فارس تماس گرفت و پس از گفتگویی چند دقیقهای با یکی از
خبرنگاران این خبرگزاری پیرامون اشتباهی که در ترجمه خبر مربوط به صحبتهای
کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین رخ داده بود، تماس خود را قطع کرد. او نیز بلافاصله با عمل به
نسخهای شبیه آنچه که نوشابه امیری انجام داده بود، فایل صوتی صحبتهای خود با
خبرنگار را در فضای اینترنت منتشر کرد و البته رخداد مهم و قابل تاملی که در ادامه
رخ داد این بود که رسانههای ایران، به این مسئله نیز واکنشهای وسیعی نشان
دادند. روی دیگر سکه آن بود که حمله
پارتیزانی یک خبرنگار ضد انقلاب توانسته بود پوشش وسیعی در رسانههای مختلف جمهوری
اسلامی ایران بیابد. تعبیر این رخداد تنها یک چیز
بود و آن اینکه مخاطبان به ناگاه احساس میکردند رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب
لابد تا آن اندازه مهم و تاثیرگذار هستند که اندک کنشهای آنها نیز اینچنین مورد
توجه رسانههای کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد. این رسانههای ضد انقلاب که فارسی سخن میگویند دشمن همواره اصلیترین
تاکتیکها و خبرهای قابل انتشار خود علیه جمهوری اسلامی ایران را نه در سایتهای
فارسی زبان ضد انقلاب که در وهله اول در رسانههای مطرحی همچون رویترز، سیانان،
الجزیره و ... منتشر میکند. آمریکا و رژیم صهیونیستی با
انتشار مفاهیم ضربه زننده در رسانههای مختلف، همواره برای پررنگ سازی یک مفهوم و
فرستادن پالسهای معنادار به داخل ایران سود بردهاند. (نکتهای که یک راهبرد اصولی
در اعمال قدرت نرم محسوب میشود.) اما این تمام نقشه نیست.
آنها با انتشار مفاهیم مورد نیاز خود در رسانههای انگلیسی زبان به دنبال تسخیر مغز
خواص و قشرهایی مثل دانشگاهیان، مسئولان و اصحاب رسانه هستند. پس برای حمله به اذهان افکار
عمومی و هدف گرفتن قاطبه مردم چه کاری باید انجام داد؟ در اینجاست که سایتها و
رسانههای فارسی زبان به کمک دشمن میآیند. رسانههایی که گاه مطالب تولید شده در
رسانههای لیدر خود را پس از چند ماه ترجمه کرده و با رویکردی جدید آن را منتشر
کنند. (کاری که روزنامه شرق نیز به گواه اسناد موجود با تاسی از الجزیره در داخل
ایران انجام میدهد) در اینجاست که اگرچه شاید
عدهای خیال میکنند که جنگ مفاهیم مثلاً از لحظه انتشار یک خبر در بیبیسی فارسی
شروع شده اما حقیقت آنست که جامعه هدف با پروسهای مواجه شده است که چندین ماه از
آغاز آن میگذرد. برای این مقوله اشاراتی
پیرامون چرایی شنیده شدن برخی صداها در مخالفت با گشتهای ارشاد و یا تاکیداتی که
همواره روزنامه شرق و برخی چهرهها در ایران بر "بهار عربی" دارند،
کافیست. ضمن آنکه تند و تیزتر شدن
آتش این جنگ مفاهیم را نیز باید در آنجا جست که برخی به صورتی ناخواسته اقدام به با
اهمیت نشان دادن مطالب رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب کردند. و
سرانجام تکذیب مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با مرسی توسط یک رسانه فارسی
زبان شاید الان هم برای انجام
طرحی دوباره در جهت بی اهمیت کردن رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب و نشان دادن قصد
و نیت آنها در فتنهگری علیه مردم ایران دیر باشد. اکنون این خبرگزاری بیبیسی
فارسی است که علیرغم آنکه همه به وابستگی آن به محافل جاسوسی و صهیونیستی اذعان
میکنند اما از گرد راه میرسد و به راحتی مصاحبه خبرگزای فارس با رئیس جمهور جدید
مصر را از قول یک سخنگوی جعلی تکذیب میکند. به راستی آیا بیبیسی فارسی
نمیدانسته که با یک مقام جعلی در حال گفتگوست؟ یا اینکه میدانسته اما قدرت
آن را داشته است که با تکذیب مصاحبه فارس به سمت بی اثر سازی گفتگوی مرسی در افکار
عمومی جهان حرکت کند و هر هزینهای را نیز با قدرتی که در ناآگاهیها به دست آورده
جبران کند. بی بی سی فارسی در ابتدا یک
سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر
چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات
غلط. اما چه شد که آن سایت ضد
انقلاب بی اثر اینگونه از راه میرسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس
جمهور مصر را تکذیب میکند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانههای جهان
و یک رسانه داخلی! نیز قرار میگیرد؟ چه کسی این قدرت را به یک
سایت فارسی زبان ضد انقلاب و چند خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی داد که اینچنین
تاثیرگذار شوند؟! تاثیرگذاریای که البته فقط
به تکذیب خندهدار مصاحبه خبرگزاری فارس نیز منوط نمیشود و در اقدامی جدید، سایت
بیبیسی فارسی نظرسنجی یک شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را
نیز تکذیب میکند و البته این تکذیب نیز با واکنش آن شبکه مواجه میشود. و نکته آنجاست که شاید
پروندهای که سبب تاثیرگذاری محدود بیبیسی فارسی شد بزودی شامل سایتهای دیگری
مثل بالاترین، زمانه، جرس و ... نیز بشود و آن روز است که دیگر به جای جنگ با
کانونهای اصلی مخاصمه باید با پیشقراولان کماهمیتی مثل سایتهای یاد شده مقابله
کرد و از دفاع و حمله در برابر جبهه اصلی دشمن بازماند. حرف و نکته در این باب بسیار
است. زحماتی که شاید از دست برود جوانان حزب اللهی کشور در
وادی رسانه، توانستند در سال 88 نقاب را از صورت رسانههای ضد انقلاب کنار
بزنند. نقابی که اگر دوباره بر صورت این رسانهها و
گردانندگان آنها قرار گیرد مشخص نیست چه هزینهای باید برای آگاهسازی افکار عمومی
در این رابطه پرداخته شود. دشمن پشت دروازهها دشمن اصلی ما نه سایتهای
خرد و کوچکی مثل بیبیسی فارسی، روز، خودنویس و بالاترین که رسانههای دیگری هستند
که همواره از مردم بحرین با عنوان روستائیان! یاد میکنند، از بیداری اسلامی با لفظ
"بهار عربی" یاد میکنند، به انقلاب اسلامی مردم مصر لقب "انقلاب فیس بوکی" میدهند
و در تصاویر خود، عامل اصلی تمام حرکتهای ملی و انقلابی در ایران اسلامی را "زنان"
نشان میدهند. دشمنان اصلی ما در حالی
ایادی و تیرهای یکبار مصرف خود را در سایتهایی مثل بیبیسی فارسی و بالاترین و
صدای آمریکا علیه ما روانه میکنند که خود در پشت کلمات لاتین و در رسانههای بزرگ
دنیا نشسته و اسلام ناب را هم مصدر با طالبانیسم و خشونت نشان میدهند، زنان را
عامل اصلی بیداری اسلامی معرفی میکنند و از جوانان جمهوری اسلامی ایران با عنوان
نسلی مینویسند که از ارزشهای انقلابی بریدهاند. و اکنون انتخاب با ماست. با
بیبیسی انگلیسی، رویترز، فاکس نیوز، ام.بی.سی و الجزیره و سیانان بجنگیم یا با
سایتهای کم اهمیتی مثل بیبیسی فارسی، روز، بالاترین و صدای فارسی
آمریکا...!كمر آمريكا شكسته
اما اپوزيسيون بايد اميدوار باشه
مجيد
محمدي با اشاره به اينكه «برخي عالمان علوم اجتماعي، سياستمداران و روزنامه نگاران
براي افول آمريكا دلايلي را ذكر مي كنند»، در وبسايت بي بي سي نوشت: مي گويند دو
جنگ عراق و افغانستان نيروي نظامي ايالات متحده را رو به افول برده است. درست نيست.
ايالات متحده قدرت اجراي عمليات نظامي در هر نقطه عالم را دارد. نيروهاي نظامي اين
كشور در حدود سه چهارم كشورهاي دنيا حضور دارند.
عارف، قالیباف و
مشایی نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان، اصولگرایان و یاران احمدی نژاد/سند
رادیو زمانه: «از محمدرضا عارف به عنوان جدیترین گزینه
اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات نام برده میشود. محمدباقر قالیباف، شهردار
تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود.
حامیان محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران نیز تلاش میکنند تا اسفندیار
رحیممشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند.»
رادیو زمانه ادامه داد: «از محمدرضا
عارف به عنوان جدیترین گزینه اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات نام برده
میشود. حسن غفوریفرد، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین نیز گفته است: "آقای
عارف خود هم اعلام کرده است که به احتمال زیاد نامزد ریاست جمهوری خواهد بود." به
گفته وی نامزدی محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران و عبدالله نوری، وزیر کشور دولت
خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری "بعید است." محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به
احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. هر چند از علی
لاریجانی، رئیس مجلس نیز به عنوان گزینه دیگر اصولگرایان نام برده میشود اما وی
نامزدیاش را برای انتخابات ریاستجمهوری رد کرده است. حامیان محمود احمدینژاد،
رئیسجمهور ایران نیز تلاش میکنند تا اسفندیار رحیممشایی را در این انتخابات
کاندیدا کنند. در همین حال از اسحاق جهانگیری و محمدعلی نجفی، دو فعال سیاسی نزدیک
به کارگزاران سازندگی نیز به عنوان کاندیدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری نام
برده میشود. با این حال مرتضی سجادیان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت هنوز در
حزب کارگزاران در مورد کاندیداتوری نجفی یا جهانگیری هیچگونه تصمیمگیری نشده
است.»106
1- «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است
كه در عمليات موسوم به «طرح فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه
جنگ «گرم و سرد» به كار گرفته مي شود. فرض كنيد كه دشمن در جبهه نبرد نظامي قصد
انجام عمليات غافلگيرانه در منطقه «الف» را دارد و در همان حال، از قدرت دفاعي حريف
بيمناك است. در اين حالت به ترفند «آدرس غلط» يا «طرح فريب» روي مي آورد و مثلا در
منطقه «ب» كه با منطقه «الف» فاصله زيادي دارد دست به آتش باري مي زند، با اين
مقصود كه ذهن فرماندهان حريف را از منطقه اصلي عمليات يعني منطقه «الف» دور كرده و
به منطقه «ب» مشغول دارد. حالا اگر فرماندهان خودي از آرايش جنگي و ضريب پراكندگي
قواي دشمن اطلاعات دقيقي نداشته باشند، بعيد نيست كه همه استعداد نظامي و يا بخش
قابل توجهي از آن را براي مقابله با حريف به منطقه «ب» منتقل كنند و حتي پس از دفع
حمله دشمن در منطقه ب -بخوانيد منطقه فريب- دست به تعقيب دشمن نيز بزنند! اكنون
صحنه را در نظر آوريد. چه مي بينيد؟ نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن
را دفع كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با
واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم، بلكه، اين
دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا عمليات اصلي را در
منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام برساند.
2- شنبه
گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم آمدند و به گفته رئيس مجلس
«بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست» بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه
نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه
كارهاي موثر براي مقابله با آن بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه
روساي محترم سه قوه، يعني دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور،
قرار است از برخي بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم
خود را براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم
كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم بسياري از
موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي شواهد و قرائن نيز
حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به دست اندركاران مقابله با
گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره ضروري به نظر مي
رسد.
3- مروري گذرا به تلاش تبليغاتي مستقيم و غيرمستقيم دشمن - مخصوصا
نوع غيرمستقيم آن- حكايت از آن دارد كه حريف به منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام
براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده
است، چند جاده فرعي پيش روي مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در
شيپور فريب و نيز به كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي
آن دارد. اين جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه
تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.
دراين
باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي تاثير نيستند
اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني لگام گسيخته و «جهشي»
بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در پي داشته باشد. مخصوصا اين كه
در برخي از موارد قبل از عملياتي شدن فلان تحريم اقتصادي شاهد افزايش بي رويه و
غيرمنطقي شماري از كالا و خدمات مورد نياز مردم بوده و هستيم كه پيش از اين به آن
پرداخته ايم و دراين نوشته، نكته ديگري را دنبال مي كنيم و آن، چرايي ارائه اين
آدرس غلط است.
4- بي پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار
دارد كه تحريم هاي اقتصادي دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن
را، تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو
طيف جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه هايي
نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا خواهند خورد.
بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و ضدانقلابيون تابلودار،
تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه نظام و يا مراكز تصميم ساز و
سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش
ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي
استحاله شده اي هستند كه در برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با
مردم و امور مربوط به آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و
از پرده برون افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا
فساد و اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس ها
مي تواند شاهد مثال باشد.
هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را هدف
گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم، مخصوصا اقشار
محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين نقطه به بعد هر يك انگيزه
هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي گيرند. چگونه؟!
5- ماموريت
بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا
شناخته شده- ولي بعضا به حال خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي
گراني ها است. شواهد موجود حكايت از آن دارند كه ماموريت اين بخش در همين نقطه به
پايان مي رسد. چرا كه اگر در اين ماموريت موفق شوند - كه مي دانيم و تجربه كرده ايم
نمي شوند- به آمريكا و متحدانش براي رهايي هر چند نسبي از رسوايي ناشي از بي اثر
بودن تحريم ها كمك كرده اند! ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان سرمايه داران
و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر ثروت انبوه و نامشروع
خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي براي مقابله با اين غارتگران و
زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.
اما بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان
مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه
مشترك مورد اشاره متوقف نمي شوند.
اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و
قرائن موجود- در پي آن است كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت
از آن را، مذاكره و رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران
اصلي طيف ياد شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و
رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در همان حال،
بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با آمريكا را به خيال خام و
توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت
طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!!
اين طيف درگذشته اي نه چندان دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد
مستحكم و عزت آفرين و پرصلابت رهبرمعظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و
متحدانش نيز كه حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد
از مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و بي
پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند.
6- در مثنوي
مولوي داستان كشاورزي آمده است كه انبار خويش از گندم انباشته بود اما بي آن كه
گندمي از انبار بردارد، همه روزه از ميزان گندم انبار شده كاسته مي شد و كشاورز كه
راه دستبرد دزدان را بسته بود، در حيرت از چرايي كاهش گندم به حكيمي شكايت برد و
حكيم او را گفت؛ از كجا معلوم كه موش ها در انبار گندم لانه نكرده
باشند؟
اول اي جان دفع شّر موش كن
و آنگه اندر جمع گندم كوش
كن
گرنه موش دزد در انبار ماست
گندم انبار چل ساله
كجاست؟!
در اين باره گفتني هاي فراواني هست كه به فرصتي ديگر مي گذاريم
و در پايان نوشته پيش روي به اين نكته بسنده مي كنيم كه گراني لگام گسيخته كنوني به
آساني قابل مهار كردن است مثلا - و فقط مثلا- چرا در پي گيري يكي از علت هاي گراني
گوشت مرغ به اين ماجرا توجه نمي شود كه فلان كشتي حامل محموله مورد نياز مرغداري ها
نزديك به 7 ماه در سواحل كشورمان روي آب بوده است؟ و آقايان «م» و «الف» دو سرمايه
دار كلان كه با گشاده دستي برخي از مسئولان مياني، انحصار واردات اين كالا را
برعهده دارند، تخليه محموله كشتي را با انگيزه فروش گرانتر آن تا 7 ماه به تاخير
انداخته اند؟! و ...
در واقع
افسران و فرماندهان جنگ نرم که اکنون در فضاهای مختلف مشغول دفاع از مقولاتی مثل
اهمیت طرح امنیت اخلاقی و یا دروغ بودن برخی ادعاهای غرب علیه جمهوری اسلامی هستند؛
باید علت برخی مخالفتها با خود در داخل کشور! و گاه از میان چهرههای دوست را در
همین آغاز شدن جنگ مفاهیم از زمانی دورتر از آنچه تصور میکنند جستجو
کنند.
اصلاح طلبان مدعی سپاه شدند!
هفته نامه اصلاح طلب ' آسمان ' در پروندهای ویژه
ضمن بررسی ارتباط اصلاحطلبان با ارگان سپاه، 90 درصد از فعالین اصلاح طلب را از
نسل شهدای بزرگواری همچون همت، باکری ، جهان آرا و بروجردی دانست.
هامون به نقل از محدوده:
هفته نامه " آسمان " وابسته به جریان اصلاح طلب درگزارشی به بررسی ارتباط اصلاح طلبان و نهاد انقلابی سپاه پاسداران پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی " محدوده"، در این پرونده ویژه هفته نامه "آسمان" ضمن
حمله به ارکان های حال حاضر سپاه و تحریف تاریخ این نهاد انقلابی تا جایی پیش می
رود که ابراهیم یزدی را به عنوان مبدع این نهاد معرفی می کند و دربخش دیگر با
انتشار مطالبی تأمل برانگیز، حوادث سه سال گذشته را سبب جابجایی صف های بسیاری در
سیاست ایران ارزیابی کرده که آن را به صورت تلویحی نشان دهنده خروج پاسداران طرفدار
اصلاحات از از عرصه سیاسی عنوان می کند.
این هفته نامه مدعی شده است که گروه هایی " اصلاح طلبان" که سابقه طولانی در
پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در جنگ با دولت بعث عراق و استقرار و تثبیت دولت جمهوری
اسلامی داشته اند، با تهمت و همسویی با مخالفان انقلاب مواجه شده اند.
هفته نامه " آسمان " همچنان مدعی شده است چهره هایی که خالی از سابقه مبارزه
انقلابی ، دفاع از میهن و اقبال سیاسی – اجتماعی در دهه اول حیات جمهوری اسلامی
بودند امروزه مدعی تفسیر انحصاری از انقلاب و جنگ و نظام سیاسی هستند.
در ادامه
بحث "اصلاح طلبان و نسل اول سپاه پاسداران"این هفته نامه اصلاح طلب، فرماندهان سپاه
مانند شهید بروجردی ،شهید باکری، شهید همت و جهان آرا و نسل اول سپاه پاسداران را
به نوعی اطلاح طلب معرفی کرد و به مقایسه با فرماندهانی که بعد از جنگ " صفارهرندی،
میرکاظمی، جواد منصوری و پرویزفتاح" فعالیت سیاسی داشتند پرداخت و عملکرد آنها را
مورد نقد و بررسی قرار داد.
این هفته نامه در ادامه در گفتگو با برخی از چهرههای اصلاح طلب که سابق
حضور در سپاه پاسدارن را دارند 90درصد اصلاح طلبان را افرادی معرفی می کند که از
نسل فرماندهان شجاع و ولایت مداری همچون باکری ، همت وجهان آرا هستند.
گفتنی است این هفته نامه همچنین با دستاویز قرار دادن این گزارش ضمن گفتگو با برخی چهره های فعال در فتنه ۸۸ کوشید تا تاسیس سپاه توسط اصلاح طلبان را شناسنامه این جریان عنوان کند.
حمله همزمان هکرها به سایتهای شاباک، موساد و دولت اسرائیل
کعبی: خاتمی جزء سران فتنه است
هامون به نقل از محدوده:
آیتالله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر اخیر محمد خاتمی و حمایت او از سران فتنه، گفت: فتنهگران و سران آنها به نظام، ملت و رهبری ظلم کردند و رأی ملت را نادیده گرفتند و به مثابه پایگاه نظام دشمن عمل کردند از این رو حمایت از این جمع خطای بزرگی به حساب میآید.
وی با اشاره به اینکه هیچ نظامی حتی لیبرال دموکراسی این گونه اقدامات را تحمل نمیکند، افزود: جمهوری اسلامی ایران با سران فتنه برخورد حداقلی کرد. از این رو حامیان این افراد از جمله خاتمی باید به فکر گذشته باشند و اگر قصد بازگشت به نظام را دارند از اینگونه اظهارنظرها خودداری کنند، زیرا ملت و مسئولین فتنهگران را خوب میشناسند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است خاطر نشان کرد: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.
صادق زیباکلام : اصلاحطلبان زیر صفر هستند
قویترین سرویس اطلاعاتی جهان
هامون به نقل از محدوده:
وحید جلال زاده یکشنبه شب در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی که با حضور قائم مقام وزارت اطلاعات در سالن شماره یک استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: هیئت دولت در ادامه سفرهای استانی خود تا فرا رسیدن ماه رمضان و یا پس از ماه مبارک به استان آذربایجان غربی سفر میکند.
وی با بیان اینکه باید تا سفر هیئت دولت به استان پروژههای مصوب سفرهای قبلی تعیین تکلیف شوند، تصریح کرد: در برخی از پروژهها باید اعتبارات ملی به همراه اعتبارات استانی تامین شود که در این راستا منتظر تزریق اعتبارات ملی هستیم تا پس از آن اعتبارات استانی را به این پروژهها تزریق کنیم.
جلال زاده با بیان اینکه برای تمام پروژههای به تصویب رسیده در سفرهای قبلی هیئت دولت به استان اعتبارات مورد نیاز تخصیص یافته است، افزود: 48 پروژه در قالب پروژه مهرمانگار در استان داریم که تسریع در روند اجرای آنها در دستور کار قرار دارد.
وی اعلام کرد: انتظار ندارم مدیران دستگاههای اجرایی از طریق وزارتخانهها به دنبال اعتبارات مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژههای خود که در طرح مهر ماندگار قرار دارند، اقدام کنند چرا که تنها انتظاری که در این زمینه داریم اهتمام جدی و هر چه بیشتر مدیران برای اجرایی کردن این طرحها است.
نقش مردم در جشنهای دینی کمرنگ شده است
استاندار آذربایجان غربی گفت: با توجه هر چه بیشتر مسئولان به جشنهای مذهبی در سالهای اخیر نقش مردم در برگزاری این جشنها کمرنگتر شده است.
جلال زاده اظهار داشت: مردم نقش قبلی خود را در برگزاری جشنها نسبت به گذشته کمرنگ کردهاند چرا که مسئولان بیشتر به این موضوعات توجه میکنند.
وی با بیان اینکه دولت و رسانهها اسلامی هستند و خود را مقید به اسلام میدانند و براین اساس در جشنها به خوبی ظاهر میشوند، تصریح کرد: باید تک تک زنان و مردان جامعه این حس را داشته باشند که در جشنها مشارکت داشته باشند.
جلال زاده با تاکید بر فرماندارها مبنی بر برگزاری هر چه باشکوهتر جشنهای نیمه شعبان، افزود: فرماندارها تلاش کنند با تحرک و قدرت بیشتری این میلاد را با شکوهتر از سالهای قبل برگزار کنند.
سرویس اطلاعاتی ایران قویترین سرویس جهان است
استاندار آذربایجان غربی با اشاره به نامگذاری امروز به عنوان روز سربازان گمنام، گفت: تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رقبای خود در این سه دهه ایستادگی کرده و خواهند کرد.
جلال زاده اظهار داشت: آنتنهای شبکه های ماهوارهای استکبار خبرسازی و نظرسازی کرده و فکر را شکل میدهند و در این میان رسانههای جمهوری اسلامی در این عرصه خوب ظاهر شده و به وظیفه خود به خوبی عمل کرده اند.
وی با اشاره به صحت اخبار منتشره از رسانههای جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: تمام دنیا وقتی میخواهد به اخبار قابل اعتماد دسترسی یابد به رسانههای جمهوری اسلامی ایران مراجعه میکند.
جلال زاده با اشاره به سرویس اطلاعاتی قوی ایران، اعلام کرد: سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قوی بوده و در برابر سرویس اطلاعاتی تمام دشمنان ایران ایستادگی کرده است.
وی تصریح کرد: امروز قویترین و زبدهترین سرویس اطلاعاتی در جمهوری اسلامی موجود است چون چاشنی ایمان به خدا در این سرویس وجود دارد.
جلال زاده با اشاره به ویژگی وزیر اطلاعات، افزود: مجتهد بودن از ویژگیهایی است که در این زمینه فقه و روش پیامبران مد نظر قرار گرفته است.
با حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتیم
استاندار آذربایجان غربی در بخش دیگری از سخنان خود به 17 برابر رشد علم در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: ملت ایران این ظرفیت را دارد که از عهده کارهای بزرگ برآید.
جلال زاده با بیان اینکه هویت یک ملت دستاورد قرنها تلاش است، تصریح کرد: در تاریخ وقتی ملتی میخواهد مسیر خود را تغییر دهد قرنها طول میکشد ولی در ایران اسلامی در 32 سال کارهایی انجام گرفته است که سایر ملتها باید قرنها وقت میگذاشتند تا به این بالندگی برسند.
وی اعلام کرد: با ایجاد حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتهایم.
جلال زاده ادامه داد: زمانی که به شاخصهای رشد، توسعه و پیشرفت کشور نگاه میکنیم به خوبی میتوانیم رشد و بالندگی را پس از انقلاب مشاهده کنیم.
توحش مدرن از نوع حقوق بشر آمريكايي

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی "ایرانایر" با شناسه «IR655» از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو "یواساس وینسنس" متعلق به نیروی دریایی آمريکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. در هنگام وقوع این حادثه، رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان بود.
**دولت آمريکا کاسه داغ تر از آش
تنگه هرمز یکی از راهبردیترین آبراههای بینالمللی کشتیرانی در جهان به شمار میآید. تمام کشتیها برای عبور از این آبراه، براساس قانون اساسی دریاها باید از خطوط دریایی که در آبهای ایران و عمان است عبور کنند.
جمهوري اسلامي ايران طبق قانون در طول جنگ ایران و عراق، کشتیهای باری رابازرسي مي کرد تا از ورود کالاهای قاچاق به عراق جلوگیری کند و آمريکا نيز که هميشه کاسه داغتر از آش است با شروع جنگ ايران و عراق، ناو جنگی یواساس وینسنس خود را با ادعاي نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاد. این ناو دارای پیشرفتهترین سامانهٔ دفاعی به فرماندهی
ناخدا ویل راجرز بود که در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسید.
** كالبد شكافي يك جنايت
روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بینالمللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر میشدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند.
کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیماي ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت در ۱۰:۱۷ صبح به وقت رسمی ایران، از فرودگاه بینالمللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بینالمللی دبی به پرواز خود را آغاز كرد، مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت .
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام«مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.
ناو جنگی وينسنس آمریکا در خلیج فارس مستقر شده بود ایچنرمارک قلب این رزمناو به شمار میرفت كه وظيفه اصلي آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزم ناو به موشک زمینبههوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.
ساعت ۱۰:۲۲صبح ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آبهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شد ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد حوادث استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانایر در تنگه هرمز واقع در خلیج فارس بود.
بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد . مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی پرواز داشته و رزم ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.
**گزارش گروه حقیقتیاب ایکائو
در جلسهٔ فوقالعاده شورای ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴( ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۳ تیر ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقتیاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده، تشکیل شود.
فرمانده ناو وينسنس ادعا کرده که به هواپيماي ايرباس ايراني اخطار داده اما اصولا اخطار مخصوص هواپيماهاي جنگي است نه هواپيماهاي مسافربر و حتي اگر اخطاري هم داده شده اصولا اين هواپيماها تجهيزات لازم براي شنيدن اخطار نظامي را که مخصوص هواپيماهاي نظامي است ندارند.
همچنين در گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص شده که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافربری و عدهای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی کرده اند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ است، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: «هواپیما مسافر بري است، صبرکنید.» در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفتهاست که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ویل راجرز، ناخدای ناو وینسنس تصمیم میگیرد که موشک خود را پرتاب کند.
**اظهارات متناقض مقامات آمريکايي درباره اين حادثه
دولت آمریکا که در وارونه نشان دادن حقايق تبحر خاصي دارد درباره اين حادثه مدعي شد که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است.
نمایندهایالات متحده در سازمان بینالمللی هواپیمائی در جلسه فوقالعاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بوده و کشتیهای مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری! که بي پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از خود مجبور به شليك موشك مي شود.
در گزارش نهایی هیئت گروه حقیقتیاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بینالمللی پیشبینی شده پرواز میکرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت.
ناو وینسنس میتوانست با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرندههای خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت میشود (نه یک هواپیمای دیگر) اما مقامات آمريکايي فقط به اين مسئله اکتفا کردند که به ايرباس هشدار داده اند!
** پرده برداري از تناقض گويي هاي آمريكا
ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود میفرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی میکردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ میتوانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند زیرا هواپیماهای اف ۱۴ ایران مجهز به سلاحهای هوا به زمین نبودند و اف ۱۴های موجود در پایگاههای ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس هم، فقط برای دفاع از نفتکشهای ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفکشها به پرواز درآورده میشدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردانهای فانتوم اف-۴ بود. اپراتورهای رادار ناو هواپیما بر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جتهای جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال میتوانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست میکرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند.
کاپیتان دیوید کارلسون، فرماندهٔ ناو سایدز که در زمان حادثه در نزدیکی ناو وینسس قرار داشت، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبهای با دیوید فیسک، نابودی هواپیمای ایرانی به درست راجرز را «نقطهٔ اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز دانست که از ۴ هفتهٔ قبل شروع شده بود». منظور کاپیتان کارلسون، حادثهای بود که در ۲ ژوئن (۱۲ خرداد ۱۳۶۷)، تنها ۴ هفته پیش از نابودی پرواز ۶۵۵ اتفاق افتاد. وي گفت که در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچهٔ ایرانی، که در حال انجام بازرسی «قانونی» از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصلهٔ ۲ تا ۳ مایلی ناوچهٔ ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار میگرفت.) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود. کاپیتان کارلسون در این باره گفت: «چرا کاپیتان راجرز بر قایقها آتش گشود؟ او کار هوشمندانهای انجام نداد.» کاپیتان کارلسون دربارهٔ نیروهای ایرانی درگیر در حاثهٔ ۲ ژوئن گفت: «آنها بسیار حرفهای عمل میکردند و تهدید آمیز نبودند» وي همچنین اضافه کرد: «سیگنالهای نیروهای نظامی ایران کاملاً واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمیگذاشت». وقتی راجرز اعلام میکند که میخواهد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند کارلسون دوباره مونیتورهای ناوش را بررسی میکند و به خدمهاش میگوید: «این هواپیما که داره اوج میگیره؛ ارتفاعش هم که ۷،۰۰۰ فوته! معلوم هست راجرز داره چه غلطی میکنه؟». اما با این وجود کارلسون با خود میگوید که شاید راجرز اطلاعات بیشتری داشته باشد، بیخبر از این که راجرز به اشتباه فکر کرد که هواپیما در حال شیرجهزدن بود.
جان مککین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:
ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان ! کمتجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود میآورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمیشد.
**اعطاي مدال براي نديده گرفتن حقوق يك ملت
دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند!
** تجلیل از خدمه ناو وینسنس
تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، بهخاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده میشود. مدال مبارزه به کسانی داده میشد که میتوانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند».با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقالهای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین برخوردهای آنها با قایقهای تندروی جنگی ایرانی بود.
در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، بهخاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت میکند». راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت میکرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشارهای به سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالیرتبهای داده میشود که بتوانند مأموریتهایشان (به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت بگذرانند ویا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند.
**قطعنامه 616 شورای امنیت
جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ ۲۹/۴/۱۳۶۷طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد كه متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نمایندهایالات متحده آمریکا با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بینالمللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردیدهاست بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بیطرفانه در منطقه خلیج فارس تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:
1- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غمانگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد.
2- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
3- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
4- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
6- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او کند.
بر اساس اين گزارش؛ جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد اما هنوز دولتمردان آمريكا هيچ غرامتي به كشورمان پرداخت نكرده اند. سالها از اين جنايت مي گذرد بدون اين كه حتي در سالروز اين فاجعه ابراز تاسفي از سوي مقامات آمريكايي اعلام شود!
نظر حدادعادل درباره دیدارهای خاتمی

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
حدادعادل تاكيد كرد كه در مجلس نهم بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم تشكيل بود.
نماينده مردم تهران در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد ضرورت تشكيل كميته مشترك بين دولت و مجلس گفت: همواره در دورههاي گذشته كميته مشتركي بين دولت و مجلس تشكيل ميشد تا مسائل بين دولت و مجلس در كارگروههاي مشترك به مشورت گذاشته شود كه از اين طريق به نمايندگان كمك ميشد تا براي تصميمگيري بهتر امور را به پيش ببرند.
وي تاكيد كرد كه در اين دوره مجلس و مجالس آينده بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم وجود داشته باشد.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسش ديگري در مورد رياست اين فراكسيون گفت: هنوز بحث فراكسيون اصولگرايان به انتخاب رييس نرسيده و ما در مرحله تدوين اساسنامه هستيم. انتخابات رييس و هيات رييسه فراكسيون بعد از تصويب اساسنامه صورت ميگيرد.
حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني براينكه آيا شما براي رياست فراكسيون كانديدا ميشويد، گفت: بعد از تصويب اساسنامه پاسخ شما را ميدهم.
وي در عين حال گفت: هنوز تعداد اعضاي فراكسيون اصولگرايان مشخص نيست و ما مثل هر فراكسيون ديگري به دنبال جذب تعداد بيشتري از اعضا هستيم.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فراكسيون همچون دوره هشتم با قوت كارها را به پيش ميبرد گفت: ما هيچ تغييري در اصولگرايي نداديم. اصولگرايي، همان اصولگرايي است كه در گذشته بوده است و ما بر همين اساس از همه دعوت كرديم تا در اين فراكسيون باشند. قصدمان ايجاد تفرقه نيست.
وي ادامه داد: ما ادامه اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم هستيم و در همان مسير كارهايمان را سوق ميدهيم.
نماينده مردم تهران در مجلس در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه تدبير مجلس براي كنترل گراني چيست، گفت: مجلس معمولا در مسائل كلان اقتصادي دخالت ميكند و كمتر اتفاق ميافتد كه با يك مصوبه مجلس، نرخ ارزاق و كالاها به سرعت تغيير كند. بر اين اساس ميتوان گفت كه تاثير تصميمگيريهاي دولت و وزارتخانهها در تعيين نرخها اثرش زودتر مشخص ميشود.
حدادعادل اضافه كرد: مجلس در تصويب قوانين بودجه و مسائل كلان اقتصاد تاثير دارد، البته اگر احساس كند كه براي كاهش گراني بايد قانوني وضع كند، مطمئنا اين آمادگي در بين نمايندگان وجود خواهد داشت.
وي در پاسخ به پرسش ديگري در مورد پيگيريهاي مجلس براي كاهش گراني گفت: مجلس در همين رابطه به تعدادي از وزرا تذكر داده تا اقداماتي انجام دهند. البته آنها اقداماتي را انجام دادند كه آثار ارزاني و كاهش قيمتها در برخي اقلام ديده ميشود.
نماينده مردم تهران همچنين تاكيد كرد: البته بخشي از افزايش قيمتها و گرانيها در كنار احتياج ويژه به مديريت جزئي از نقشههاي دشمنان و تحريمي است كه بر ما تحميل كردهاند به طوري كه بيبيسي بعد از هر برنامهاي كه در داخل كشور براي كاهش گراني اجرايي ميشود، بلافاصله با تشكيل ميزگردي خلاف آن موضوع را انعكاس ميدهد. اين كارها نشان ميدهد كه بخشي از گراني توسط دشمن تبليغ ميشود.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در پاسخ به پرسشي در مورد واحد آكسفورد دانشگاه آزاد و پيگيريهاي اين كميسيون گفت: مطمئنا اگر اين موضوع در دستور كار كميسيون قرار گيرد آن را بررسي ميكنيم.
در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري در مورد تغييرات ايجاد شده در بدنه دولت به طور مثال در مورد احتمال تغييراستاندار تهران گفت: اين جزء اختيارات دولت است و ما هم در اين حيطه نيستيم كه بخواهيم در مورد تصميمگيريهاي دولت واكنش نشان دهيم.
حدادعادل افزود: البته در اين رابطه واكنشهايي هم وجود دارد ولي باز هم جزء اختيارات دولت است. البته ما هشت سال است كه عادت كردهايم به تصميمگيريهاي غيرقابل پيشبيني دولت آقاي احمدينژاد.
به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در پاسخ به پرسش ديگري در مورد افزايش قيمتها و اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها در سال جاري، گفت: در مورد قيمت نان يك تصميم موردي گرفتند اما بعيد است كه با توجه به وضع پيش آمده، اجراي فاز دوم اين قانون اجرايي شود چرا كه قطعا به افزايش نقدينگي كمك ميكند و احتمالا گراني را دامن ميزند، البته مجلس در اين رابطه نيز موافق نيست.
نظر حداد درباره نامزدی در انتخابات
حداد عادل در پاسخ به این سؤال که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکنید اظهار داشت: حال برای این سؤالها زود است.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص لزوم سفر اعضاي اين كميسيون به جزاير سهگانه با توجه به ادعاهاي مطرح شده گفت: تاكنون چنين چيزي در كميسيون مطرح نشده است اما مطمئنا بعد از طرح آن، در صورت مفيد و لازم بودن از آن پشتيباني خواهيم كرد.
همچنين خبرنگاري از حدادعادل پرسيد كه سازمان حج و زيارت اعلام كرده كه عربستان صدور ويزا براي حجاج ايراني را متوقف كرده است، با توجه به اين موضوع، آيا احتياج به اقدام و واكنش وزارت خارجه وجود ندارد؟حدادعادل در پاسخ گفت: طبعا وزارت خارجه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد و اميدواريم بتوان در اين رابطه به راهحلي برسيم.
نماينده مردم تهران همچنين در مورد دليل تصميمش براي عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقات، گفت: بنده به عنوان يك معلم دانشگاه و كسي كه سالها در وزارت آموزش و پرورش خدمت كرده، علاقه داشتم كه از اين تجربه در حوزه آموزش و تحقيقات استفاده كنم و به همين دليل به عضويت اين كميسيون درآمدم. البته اكنون در ارتباط با اعضاي كميسيون فرهنگي نيز هستم.
به گزارش ايسنا، حدادعادل در ادامه با اشاره به انتخابات اخير رياستجمهوري مصر، ضمن تبريك به محمد مرسي و ملت مصر گفت: موفقيت اسلامگرايان در انتخابات رياستجمهوري با تكيه بر آراي مردم و نشاندن يك فرد بر كرسي رياستجمهوري مصر، يك پيروزي براي ملت مصر، مردم فلسطين و جهان اسلام است.
وي ابراز اميدواري كرد كه محمد مرسي بتوند خواستههاي مردمي را كه به وي راي دادند جامه عمل بپوشاند.
حدادعادل اضافه كرد: اميدوارم كه آقاي مرسي بتواند در راه آرمان فلسطين و مصر و در مسير كمك به مردم مظلوم فلسطين قرار گيرد و بتواند پاسخ مثبتي به انقلاب مردم مصر و بيداري اسلامي بدهد.
وي در پيشبيني در مورد آينده روابط ايران و مصر گفت: با توجه به تحول صورت گرفته بين دو ملت بزرگ و كهن و باسابقه ايران و مصر، اميدواريم كه بتوانند همكاري بيشتري داشته باشند. مطمئنا اين همكاري به سود مصالح جهان اسلام در آينده خواهد بود.
دیدگاه رهبری درباره مخارج بیرویه در اعیاد مذهبی
مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره مخارج بی رویه در اعیاد، جشنها و مراسم مذهبی اعلام فرمودند.
هامون به نقل از محدوده:
در اعیاد اسلامی و مذهبی شور و شوقی همگانی کشورمان را فرا می گیرد. هر کسی به نوعی در این جشنها خود را سهیم میداند. در برخی موارد مشاهده می شود که سازمانها به عنوان شخصیت حقوقی و افراد به عنوان شخصیت حقیقی مخارج بیرویه و هنگفتی را در این مراسم هزینه می کنند.
اینکه چنین مخارج و هزینههایی به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر میگذرد.
پرسش: در ماه پر برکت شعبان بعضاً دیده می شود برخی سازمانها به عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی و برخی افراد به عنوان یک شخصیت حقیقی منابع زیادی را برای برگزاری اعیاد و مخارج آن صرف می کنند. بیم آن می رود که چنین مخارجی به قیمت کاستن از برخی هزینه های مهم دیگر باشد. شرع چه حکمی برای مخارج بی رویه از سوی این سازمانها و افراد دارد؟
پاسخ: بطور کلى این گونه امور تابع قوانین و مقررات مربوطه مىباشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر منع قانونى نباشد، مانع ندارد.
حمایت ویژه سایت وابسته به صدا و سیما از بازیگر حامی فتنه !+اسناد

سایت باشگاه خبرنگاران جوان صبح دیروز دراقدامی مشکوک صفحه اول خود را به خبر ویژه تبلیغاتی برای بازیگر حامی فتنه اختصاص داد .
به گزارش ندای انقلاب این پایگاه درخبر ویژه ای در سرویس باشگاه شبانه اش ، با مطرح کردن لیلی رشیدی بازیگر منزوی شده سینما و تلویزیون ، به انعکاس نظرات سیاه نمایانه وی در حوزه نظارت بر تولیدات هنرهای نمایشی پرداخت .
این در حالی است که لیلی رشیدی دختر داود رشیدی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما که بالتبع باید خود را در چهارچوب اعتقادات این مرز و بوم ببیند و همگام بامردم کشورش حرکت کند ، متاسفانه با عضویت در روم های ضد انقلابی فیس بوک وابسته به جریانهایی که بارها خباثت هایشان را با خیانت به آرمانهای این کشور به اثبات رسانده اند به اعتقادات فرهنگی و سیاسی اکثریت مردم دهن کجی می کند .
وی با تبلیغ وفعالیت در شبکه اجتماعی جاسوسی فیس بوک ، با ظاهری نامناسبت با فرهنگ و شرع ایران، جای این سوال را در ذهن هر مخاطب برجسته تر می کند که براستی هنرمندی که خود را از مردمش و آرمانهایشان جدا سازدو چشم بر حقیقت های جامعه خود ببندد در کدام مرتبه و جایگاه قرار خواهد داشت؟
این روم ها که اغلب با سیاه نمایی سعی در ایجادآشوب و نا امنی در کشور دارند بارها در فراخوانهای مضحکانه شان توسط همین مردم پر شورو حماسه آفرین با شکست های مفتضحانه ای روبرو گشته اند.
"لیلی رشیدی" چندی پیش نیز در مقابل سوال "مسیح علی نژاد " خبرنگار در خدمت دستگاه اطلاعاتی انگلیس در خصوص حضور پدرش در ژنو نیز گفته بود :" پدر من حامی نظام نیست و ما به نظام باج نمی دهیم !
گوشه ای از دوستان لیلی رشیدی
سایتها وبرنامه های ضد انقلاب،صفحات مورد پسند لیلی رشیدی!
آنچه که در ذهن مورد پرسش قرار می گیرد و تعجب اهالی متعهد رسانه ای را بر انگیخته است ، این است که انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است ؟
*به دلیل جلوگیری از اشاعه منکر برخی تصاویر محو شده است.
آغاز جنگ زعامت میان اطلاح طلبان|اکبرهاشمی،محمد خاتمی یا عبدالله نوری؟!

اصلاح طلبان این ایام به چه می اندیشند؟.پایگاه اجتماعی آنان از چنان استحکامی برخوردار است تا بازگشت به قدرت را برایشان بار دیگر به ارمغان بیاورد؟.نحله ها و جریان های مختلف اصلاح طلب به تمامی دست در تشت پیمان فرو کرده و نغمه همراهی و اتحاد سر می دهند؟.لیدر و نیروی حاشیه ای این جریان چه کسی است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بی شک نگاهی به وضعیت موجود اصلاح طلبان می تواند ما را بیش از پیش یاری کند.
به لحاظ شکل گیری آرایش سیاسی در نزد اصلاح طلبان باید تاکید کردکه این جریان هم اکنون با چند طیف روبروست.این طیف ها که هریک برای زعامت ردا بر تن کرده و قبا بردوش کشیده اند عبارتند از:
۱- هاشمی رفسنجانی: وی که پیش از این مرارت ها و زخم ها از جریان اصلاح طلب کشیده و در مجلس ششم توسط آنان ترور شخصیتی شد گرچه در انتخابات ۸۴ با حمایت از سر ناچاری اصلاح طلبان روبرو شد ولیکن تا مدت ها به عنوان یک نیروی حاشیه ای در کنار اصلاح طلبان بسر می برد.در این میان و پس از انتخابات ۸۸ که خاتمی خویش را بیش از گذشته از در گرداب فتنه مغروق ساخت وی توانست به میانه میدان باز گرداند و اینک با جابجایی نقش خاتمی و اصلاح طلبان را به دنبال خود می کشاند.
وی در خصوص استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان بر انتخاب گزینه بینابینی تاکید دارد به این معنا که اصلاح طلبان می بایست بر روی گزینه های تکنوکرات مورد حمایت هاشمی رفسنجانی همچون ولایتی اجماع کنند.از دیگر سو عدم شرکت حزب کارگزاران در جلسات گروه های دوم خردادی را باید تاکید هاشمی بر پیگیری نظر خود عنوان کرد.
۲- سید محمد خاتمی: وی معتقد است عدم حضور اصلاح طلبان در عرصه به معنای خداحافظی همیشگی این جریان از عرصه سیاسی کشور می باشد.لذا وی بازگشت به درون نظام و فراهم آوردن بستر برای یک خیزش دوباره در سر می پروراند.
خاتمی همچنین این ایام از سویی تلاش می کند که به صورت بسیار ظریفی پالس هایی را برای نظام مبنی بر جداشدن خود از سبزها و براندازان، مخابره کند که تا کنون به لحاظ عمق ،استمرار و تکرار دفعات، همچنان با ضعف های محرزی روبروست.
وی از دیگر سو برای از دست ندادن ظرفیت فرقه سبز در فراز و نشیب های معناداری نیز سخنانی درباب میل آنان مطرح می کند تا ریزش سبزها از اصلاح طلب ها با تورتاکتیکی خاتمی به کمترین وضع ممکن برسد.
وی و برخی از یارانش تاکنون بر این باورند فارغ از نتیجه انتخابات باید مفاهمه را با نظام را در دستور کار خود داشت با دریافت فضای فعالیت بتوانند مجددا تجیهز شوند.
۳- عبدالله نوری: وی تلاش می کند تا با تشکیل اتاق فکر ضمن گرد آوردن ظرفیت سبزها و اصلاح طلبان به گونه ای ظریف از خاتمی نیز عبور کرده و وارد حاکمیت شود.وی بقدری برای نفوذ در حاکمیت تلاش دارد که ابایی از طرح گزینه حداقلی برای انتخابات نداشته و حمایت از گزینه های اصولگرایان که دارای همپوشانی با اصلاح طلبان هست را هم تجویز می کند.
باتوجه به شکل گیری طیف های مختلف در جریان اصلاح طلب در نگاه اول باید تاکید کرد که رقابت اصلی هم اکنون در خود جریان اصلاح طلب شکل گرفته که باید آن را «جنگ زعامت » نام نهاد.از دیگر سو نیز باید تاکید کرد که عمده اصلاح طلبان بر ناکامی خود در انتخابات آتی باور دارند ولیکن چند هدف عمده را پی گیری می کنند:
۱- طرح این نکته که نظام به دنبال حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
۲- پاک کردن صفت فتنه از خود
۳- بهره گیری از فضای انتخابات برای ارتباط گیری دوباره با توده مردم
۴- سفید کردن خود از اقدامات فتنه ۸۸
۵- تلاش برای احیای تشکیلات خود
بی تردید شکل گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته است.جنگ زعامت و سودای بازگشت به درون حاکمیت این روزها دغدغه بزرگ اصلاح طلبان است.دغدغه ای که اینک به کارزاری برای آنان تبدیل شده است.
وقتی ملیگراها و فتنهگران و جریان انحرافی مثلث میشوند
بولتن نیوز: جریان انحرافی بهتازگی بیشتر به تکاپوی اعلام وجود افتاده است و برای مطرح کردن خود در سطوح عمومی کشور و دست یافتن به هدف بعدی خود که انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است به هر چیز چنگ می زند و از هر بهانه ای برای نزدیک کردن خود به اقشار جامعه استفاده می کند. از حمله به برخورد های نیروی انتظامی با بدحجابی گرفته تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنتهایی که سالها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا توسل به عرق ملی و استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.
به واقع اینکه جریان انحرافی از آنجایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد هر چقدر به پایان ریاست جمهوری نزدیک می شویم بخش بیشتری از لایه های پوشیده اندیشههای خود را به نمایش گذارده و هر روز بیشتر با ساختار شکنی و دروغ پردازی به دنبال جذب افکار عمومی و حمایت بیشتر است.
از جمله سناریوهایی که در ماه های اخیر و به وسیله سایتها و روزنامه ها و نشرییات وابسطه به جریان انحرافی کلید خورده است می توان به مواردی مانند روزنامه شرق، ماهنامه مهرنامه، روزنامه ایران و هفته نامه آسمان اشاره کرد که هر یک به عنوان یکی از چهار پای حرکتی این جریان مورد استفاده قرار گرفته است.
روزی شریف زاده در روزنامه شرق عملاً بانگ بر می آورد که آی اصلاح طلبها ما انحرافیها هم با شما هم قلم هستیم و به خاطر مشی مشترکمان بهتر است کدورتهای فتنه 88 را کنار بگذاریم. روزنامه شرق نیز با نشر گسترده سوالاتی جهت دار از وی به همه انحرافی ها پیام میدهد که اصل حمایتهایش از اتفاقات فتنه 88 یک چیز بیشتر نبوده و آن هم رسیدن به قدرت و مکنت است که انهم اکنون با چراغ سبز جریان انحرافی روبرو شده است.
روز دیگر در مهرنامه در تقابل با علمای دین می نویسند تغییر دین و از اسلام به مسیحی و دیگر ادیان در اختیار خود فرد است چون امروز همه روشن فکر هستند و اینترنت دارند، کتاب می خوانند و اگر دیدند دین یهود بهتر از اسلام است، می توانند به آن تغییر دین دهند.
روزنامه ایران وارد بحث حجاب می شود و خاتون را اختراع می کند. به موضوع حجاب می پردازد و چادر را به افتضاح می کشد و می گوید چادر حجاب برتر نیست بلکه در گذشته از سوی ... استفاده می شده است. می نویسد کنترل دختران دانشجو درست نیست و نباید پدران و مادران دختران دانشجو از ساعت ورود و رفت و آمد دلبندان خود به دانشگاه و خوابگاه مطلع شوند و این کار کار زشتی است!
هفته نامه آسمان هم نیروی انتظامی و گشتهای ارشاد و مبارزه با بد حجابی را به شکلی حرفه ای زیر سوال می برد و می نویسد تعداد کثیری از نیروهای انتظامی در مقابل برج میلاد جمع شده اند و افراد را به بهانه بد حجابی دستگیر می کنند و مورد ضرب و شتم قرا می دهند.
نارضایتی رهبری از برخی انتخاب ها
آمریکا به منافقین هشدار داد!!


ملتها با مقاومت در برابر سلطه گران سرنوشت خویش را رقم بزنند
پیام هستهای خانواده شهیدروشن به جلیلی
هامون به نقل از بولتن نیوز:
پدر شهید احمدی روشن در این پیام ویدئویی می گوید: آقای جلیلی ما از حقمان کوتاه نمی آئیم. از حقی که برای ملت ایران است کوتاه نخواهیم امد. هر چه هم شد باید بایستیم. بالاتر از سیاهی رنگی نخواهد بود.ماجنگ کردیم.تحریم شدیم. همه این مسائل را پشت سر گذاشته ایم.توقع ما این است که از حق همه ملت ایران که در این راه سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده اند دفاع کنید.می دانم که مرعوب آنها نخواهی شد. چون مسلمان هستی .چون شیعه و حزب اللهی و مورد قبول رهبر انقلاب هستی."در این پیام ویدئویی همچنان مادر شهید مصطفی احمدی روشن نیز می گوید:" آقای جلیلی خسته نباشی.عید مبعث را هم به شما تبریک می گویم.از شما می خواهم همانطور که نماینده رهبرانقلاب هستید نمایند ما و نماینده علی (فرزند شهید مصطفی احمدی روشن) هم باشید. انشاالله روزی با دست پر می گردید. انشالله روزی خواهد رسید که با اعلام خبر موفقیت تان نشان می دهید که از خون پدر علی دفاع کرده اید.